دهه فجر آمد

ساعت ۱٢:٢٤ ‎ب.ظ روز دوشنبه ۳٠ دی ،۱۳۸٧
 

دهه فجر ،‌ سرآغاز طلوع اسلام،‌ خاستگاه ارزشهای اسلامی، مقطع رهایی ملت ایران و بخشی از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدی دوباره یافت و این دهه در تاریخ ایران نقطه ای تعیین کننده و بی مانند بشمارمیرود. تا قبل از انقلاب اسلامی،‌ در ایران نظام اسلامی وجودنداشت و رابطه پادشاهان با مردم رابطه ی «غالب و مغلوب» و« سلطان و رعیت » بود وپادشاهان احساس می‌کردند که فاتحینی هستند که بر مردم غلبه یافته اند و حضرت امام رضوان الله تعالی علیه این سلسله معیوب را قطع کردند و نقطه ی عطفی در تاریخ ایران بوجودآوردند و شمشیر اسلام مردم را علیه دشمنان اسلام،‌ مردم و استعمارگران به کار گرفتند. دهه انقلاب از رشحات اسلام است و آئینه ای است که خورشید اسلام در او درخشید و این دهه باید با عظمت هرچه تمامتر برگزارشود. این مراسم را با هیجانهای عاطفی صحیح باید با طراوت و تازه کرد. در مذهب ما،‌ احساسات،‌ گریه و شادی، حب و بغض و عشق و نفرت جایگاه والایی دارد. از این رو جشنهای دهه فجر می بایستی همچون مراسم و اعیاد مذهبی گرامی داشته شود و مردمی باشد. باید کلیه مساجد فعال شوند و مردم با حضور در مساجد خاطره ی فراموش نشدنی حضرت امام و پیروزی انقلاب اسلامی را جشن بگیرند. صداوسیما باید فیلمها و سریالهای تلویزیونی و برنامه هایی بمناسبت دهه فجر تهیه کند که یادآور خاطره های خوش انقلاب باشد و حضور همه جانبه ی مردم و حل شدن آنان را در دوران انقلاب نشان دهد.

زندگینامه امام صادق ع

حضرت امام جعفر صادق عليه السلام رئيس مذهب جعفری ( شيعه ) در روز 17 ربيع الاول سال 83هجری چشم به جهان گشود . پدرش امام محمد باقر ( ع ) و مادرش "ام فروه " دختر قاسم بن محمد بن ابی  بکر مي باشد. کنيه آن حضرت : "ابو عبدالله " و لقبش "صادق " است . حضرت صادق تا سن 12سالگی معاصر جد گراميش حضرت سجاد بود و مسلما تربيت اوليه او تحت نظر آن بزرگوار صورت گرفته و امام ( ع ) از خرمن دانش جدش خوشه چينی کرده است . پس از رحلت امام چهارم مدت 19سال نيز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد باقر ( ع ) زندگی  کرد و با اين ترتيب 31سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و پدر بزرگوار خود که هر يک از آنان در زمان خويش حجت خدا بودند ، و از مبدأ فيض کسب نور مي نمودند گذرانيد . بنابراين صرف نظر از جنبه الهی و افاضات رحمانی که هر امامی آن را دار مي باشد ، بهره مندی  از محضر پدر و جد بزرگوارش موجب شد که آن حضرت با استعداد ذاتی و شم علمی  و ذکاوت بسيار ، به حد کمال علم و ادب رسيد و در عصر خود بزرگترين قهرمان علم و دانش گرديد . پس از درگذشت پدر بزرگوارش 34سال نيز دوره امامت او بود که در اين مدت "مکتب جعفري " را پايه ريزی فرمود و موجب بازسازی و زنده نگهداشتن شريعت محمدی ( ص ) گرديد . زندگی پر بار امام جعفر صادق ( ع ) مصادف بود با خلافت پنج نفر از بنی  اميه ( هشام بن عبدالملک - وليد بن يزيد - يزيد بن وليد - ابراهيم بن وليد - مروان حمار ) که هر يک به نحوی موجب تألم و تأثر و کدورت روح بلند امام معصوم ( ع ) را فراهم مي کرده اند ، و دو نفر از خلفای عباسی ( سفاح و منصور ) نيز در زمان امام ( ع ) مسند خلافت را تصاحب کردند و نشان دادند که در بيداد و ستم بر امويان پيشی گرفته اند ، چنانکه امام صادق ( ع ) در 10سال آخر عمر شريفش در ناامنی و ناراحتی بيشتری بسر مي برد .

عصر امام صادق ( ع )
عصر امام صادق ( ع ) يکی از طوفاني ترين ادوار تاريخ اسلام است که از يک سو اغتشاشها و انقلابهای پياپی  گروههای مختلف ، بويژه از طرف خونخواهان امام حسين ( ع ) رخ مي داد ، که انقلاب "ابو سلمه " در کوفه و "ابو مسلم " در خراسان و ايران از مهمترين آنها بوده است . و همين انقلاب سرانجام حکومت شوم بنی اميه را برانداخت و مردم را از يوغ ستم و بيدادشان رها ساخت . ليکن سرانجام بنی عباس با تردستی و توطئه ، بناحق از انقلاب بهره گرفته و حکومت و خلافت را تصاحب کردند . دوره انتقال حکومت هزار ماهه بنی اميه به بنی عباس طوفاني ترين و پر هرج و مرج ترين دورانی بود که زندگی امام صادق ( ع ) را فراگرفته بود . و از ديگر سو عصر آن حضرت ، عصر برخورد مکتبها و ايده ئولوژيها و عصر تضاد افکار فلسفی و کلامی مختلف بود ، که از برخورد ملتهای اسلام با مردم کشورهای فتح شده و نيز روابط مراکز اسلامی با دنيای خارج ، به وجود آمده و در مسلمانان نيز شور و هيجانی برای فهميدن و پژوهش پديد آورده بود . عصری که کوچکترين کم کاری يا عدم بيداری و تحرک پاسدار راستين اسلام ، يعنی  امام ( ع ) ، موجب نابودی  دين و پوسيدگی تعليمات حيات بخش اسلام ، هم از درون و هم از بيرون مي شد . اينجا بود که امام ( ع ) دشواری فراوان در پيش و مسؤوليت عظيم بر دوش داشت . پيشوای ششم در گير و دار چنين بحرانی مي بايست از يک سو به فکر نجات افکار توده مسلمان از الحاد و بي دينی و کفر و نيز مانع انحراف اصول و معارف اسلامی از مسير راستين باشد ، و از توجيهات غلط و وارونه دستورات دين به وسيله خلفای وقت جلوگيری کند . علاوه بر اين ، با نقشه ای  دقيق و ماهرانه ، شيعه را از اضمحلال و نابودی  برهاند ، شيعه ای که در خفقان و شکنجه حکومت پيشين ، آخرين رمقها را مي گذراند ، و آخرين نفرات خويش را قربانی مي داد ، و رجال و مردان با ارزش شيعه يا مخفی  بودند ، و يا در کر و فر و زرق و برق حکومت غاصب ستمگر ذوب شده بودند ، و جرأت ابراز شخصيت نداشتند ، حکومت جديد هم در کشتار و بي عدالتی دست کمی از آنها نداشت و وضع به حدی  خفقان آور و ناگوار و خطرناک بود که همگی ياران امام ( ع ) را در معرض خطر مرگ قرار مي داد ، چنانکه زبده هايشان جزو ليست سياه مرگ بودند . "جابر جعفي " يکی  از ياران ويژه امام است که از طرف آن حضرت برای انجام دادن امری به سوی کوفه مي رفت . در بين راه قاصد تيز پای امام به او رسيد و گفت : امام ( ع ) مي گويد : خودت را به ديوانگی بزن ، همين دستور او را از مرگ نجات داد و حاکم کوفه که فرمان محرمانه ترور را از طرف خليفه داشت از قتلش به خاطر ديوانگی منصرف شد . جابر جعفی که از اصحاب سر امام باقر ( ع ) نيز مي باشد مي گويد : امام باقر ( ع ) هفتاد هزار بيت حديث به من آموخت که به کسی نگفتم و نخواهم گفت ... او روزی به حضرت عرض کرد مطالبی از اسرار به من گفته ای که سينه ام تاب تحمل آن را ندارد و محرمی ندارم تا به او بگويم و نزديک است ديوانه شوم . امام فرمود : به کوه و صحرا برو و چاهی بکن و سر در دهانه چاه بگذار و در خلوت چاه بگو : حدثنی  محمد بن علی بکذا وکذا ... ، ( يعنی امام باقر ( ع ) به من فلان مطلب را گفت ، يا روايت کرد ) . آری ، شيعه مي رفت که نابود شود ، يعنی اسلام راستين به رنگ خلفا درآيد ، و به صورت اسلام بنی اميه ای يا بنی عباسی خودنمايی کند . در چنين شرايط دشواری ، امام دامن همت به کمر زد و به احيا و بازسازی  معارف اسلامی پرداخت و مکتب علمی عظيمی به وجود آورد که محصول و بازده آن ، چهار هزار شاگرد متخصص ( همانند هشام ، محمد بن مسلم و ... ) در رشته های  گوناگون علوم بودند ، و اينان در سراسر کشور پهناور اسلامی آن روز پخش شدند . هر يک از اينان از طرفی  خود ، بازگوکننده منطق امام که همان منطق اسلام است و پاسدار ميراث دينی  و علمی و نگهدارنده تشيع راستين بودند ، و از طرف ديگر مدافع و مانع نفوذ افکار ضد اسلامی و ويرانگر در ميان مسلمانان نيز بودند . تأسيس چنين مکتب فکری  و اين سان نوسازی و احياگری تعليمات اسلامی ، سبب شد که امام صادق ( ع ) به عنوان رئيس مذهب جعفری ( تشيع ) مشهور گردد . ليکن طولی نکشيد که بنی عباس پس از تحکيم پايه های حکومت و نفوذ خود ، همان شيوه ستم و فشار بنی اميه را پيش گرفتند و حتی از آنان هم گوی سبقت را ربودند . امام صادق ( ع ) که همواره مبارزی نستوه و خستگي ناپذير و انقلابيی بنيادی در ميدان فکر و عمل بوده ، کاری که امام حسين ( ع ) به صورت قيام خونين انجام داد ، وی قيام خود را در لباس تدريس و تأسيس مکتب و انسان سازی انجام داد و جهادی راستين کرد .

جنبش علمي
اختلافات سياسی بين امويان و عباسيان و تقسيم شدن اسلام به فرقه های مختلف و ظهور عقايد مادی و نفوذ فلسفه يونان در کشورهای اسلامی ، موجب پيدايش يک نهضت علمی گرديد . نهضتی که پايه های آن بر حقايق مسلم استوار بود . چنين نهضتی  لازم بود ، تا هم حقايق دينی را از ميان خرافات و موهومات و احاديث جعلی بيرون کشد و هم در برابر زنديقها و ماديها با نيروی منطق و قدرت استدلال مقاومت کند و آرای سست آنها را محکوم سازد . گفتگوهای علمی و مناظرات آن حضرت با افراد دهری و مادی مانند "ابن ابی العوجاء" و "ابو شاکر ديصاني " و حتی "ابن مقفع " معروف است . به وجود آمدن چنين نهضت علمی در محيط آشفته و تاريک آن عصر ، کار هر کسی  نبود ، فقط کسی شايسته اين مقام بزرگ بود که مأموريت الهی داشته باشد و از جانب خداوند پشتيبانی  شود ، تا بتواند به نيروی الهام و پاکی نفس و تقوا وجود خود را به مبدأ غيب ارتباطدهد ، حقايق علمی را از دريای بيکران علم الهی به دست آورد ، و در دسترس استفاده گوهرشناسان حقيقت قرار دهد . تنها وجود گرامی  حضرت صادق ( ع ) مي توانست چنين مقامی داشته باشد ، تنها امام صادق ( ع ) بود که با کناره گيری از سياست و جنجالهای سياسی از آغاز امامت در نشر معارف اسلام و گسترش قوانين و احاديث راستين دين مبين و تبليغ احکام و تعليم و تربيت مسلمانان کمر همت بر ميان بست . زمان امام صادق ( ع ) در حقيقت عصر طلايی دانش و ترويج احکام و تربيت شاگردانی بود که هر يک مشعل نورانی علم را به گوشه و کنار بردند و در "خودشناسي " و "خداشناسي " مانند استاد بزرگ و امام بزرگوار خود در هدايت مردم کوشيدند . در همين دوران درخشان - در برابر فلسفه يونان - کلام و حکمت اسلامی رشد کرد و فلاسفه و حکمای بزرگی در اسلام پرورش يافتند . همزمان با نهضت علمی و پيشرفت دانش بوسيله حضرت صادق ( ع ) در مدينه ، منصور خليفه عباسی که از راه کينه و حسد ، به فکر ايجاد مکتب ديگری افتاد که هم بتواند در برابر مکتب جعفری  استقلال علمی داشته باشد و هم مردم را سرگرم نمايد و از خوشه چينی از محضر امام ( ع ) بازدارد . بدين جهت منصور مدرسه ای در محله "کرخ " بغداد تأسيس نمود . منصور در اين مدرسه از وجود ابو حنيفه در مسائل فقهی استفاده نمود و کتب علمی و فلسفی را هم دستور داد از هند و يونان آوردند و ترجمه نمودند ، و نيز مالک را - که رئيس فرقه مالکی است - بر مسند فقه نشاند ، ولی اين مکتبها نتوانستند وظيفه ارشاد خود را چنانکه بايد انجام دهند . امام صادق ( ع ) مسائل فقهی و علمی و کلامی را که پراکنده بود ، به صورت منظم درآورد ، و در هر رشته از علوم و فنون شاگردان زيادی تربيت فرمود که باعث گسترش معارف اسلامی  در جهان گرديد . دانش گستری امام ( ع ) در رشته های مختلف فقه ، فلسفه و کلام ، علوم طبيعی و ... آغاز شد . فقه جعفری همان فقه محمدی يا دستورهای دينی است که از سوی خدا به پيغمبر بزرگوارش از طريق قرآن و وحی رسيده است . بر خلاف ساير فرقه ها که بر مبنای عقيده و رأی و نظر خود مطالبی را کم يا زياد مي کردند ، فقه جعفری  توضيح و بيان همان اصول و فروعی بود که در مکتب اسلام از آغاز مطرح بوده است . ابو حنيفه رئيس فرقه حنفی درباره امام صادق ( ع ) گفت : من فقيه تر از جعفرالصادق کسی را نديده ام و نمي شناسم . فتوای بزرگترين فقيه جهان تسنن شيخ محمد شلتوت رئيس دانشگاه الازهر مصر که با کمال صراحت عمل به فقه جعفری را مانند مذاهب ديگر اهل سنت جايز دانست - در روزگار ما - خود اعترافی  است بر استواری فقه جعفری و حتی برتری آن بر مذاهب ديگر . و اينها نتيجه کار و عمل آن روز امام صادق ( ع ) است . در رشته فلسفه و حکمت حضرت صادق ( ع ) هميشه با اصحاب و حتی کسانی که از دين و اعتقاد به خدا دور بودند مناظراتی داشته است . نمونه ای از بيانات امام ( ع ) که در اثبات وجود خداوند حکيم است ، به يکی از شاگردان واصحاب خود به نام "مفضل بن عمر" فرمود که در کتابی به نام "توحيد مفضل " هم اکنون در دست است . مناظرات امام صادق ( ع ) با طبيب هندی که موضوع کتاب "اهليلجه " است نيز نکات حکمت آموز بسياری  دارد که گوشه ای از دريای بيکران علم امام صادق ( ع ) است . برای شناسايی استاد معمولا دو راه داريم ، يکی شناختن آثار و کلمات او ، دوم شناختن شاگردان و تربيت شدگان مکتبش . کلمات و آثار و احاديث زيادی از حضرت صادق ( ع ) نقل شده است که ما حتی  قطره ای از دريا را نمي توانيم به دست دهيم مگر "نمی از يمي " . اما شاگردان آن حضرت هم بيش از چهار هزار بوده اند ، يکی از آنها "جابر بن حيان " است . جابر از مردم خراسان بود . پدرش در طوس به داروفروشی مشغول بود که به وسيله طرفداران بنی اميه به قتل رسيد . جابر بن حيان پس از قتل پدرش به مدينه آمد . ابتدا در نزد امام محمد باقر ( ع ) و سپس در نزد امام صادق ( ع ) شاگردی کرد . جابر يکی  از افراد عجيب روزگار و از نوابغ بزرگ جهان اسلام است . در تمام علوم و فنون مخصوصا در علم شيمی تأليفات زيادی دارد ، و در رساله های  خود همه جا نقل مي کند که ( جعفر بن محمد ) به من چنين گفت يا تعليم داد يا حديث کرد . از اکتشافات او اسيد ازتيک ( تيزآب ) و تيزاب سلطانی و الکل است . وی چند فلز و شبه فلز را در زمان خود کشف کرد . در دوران "رنسانس اروپا" در حدود 300رساله از جابر به زبان آلمانی چاپ و ترجمه شده که در کتابخانه های برلين و پاريس ضبط است . حضرت صادق ( ع ) بر اثر توطئه های منصور عباسی در سال 148هجری مسموم و در قبرستان بقيع در مدينه مدفون شد . عمر شريفش در اين هنگام 65سال بود . از جهت اينکه عمر بيشتری نصيب ايشان شده است به "شيخ الائمه " موسوم است . حضرت امام صادق ( ع ) هفت پسر و سه دختر داشت . پس از حضرت صادق ( ع ) مقام امامت بنا به امر خدا به امام موسی کاظم ( ع ) منتقل گرديد . ديگر از فرزندان آن حضرت اسمعيل است که بزرگترين فرزند امام بوده و پيش از وفات حضرت صادق ( ع ) از دنيا رفته است . طايفه اسماعيليه به امامت وی  قائلند .

خلق و خوی حضرت صادق ( ع )
حضرت صادق ( ع ) مانند پدران بزرگوار خود در کليه صفات نيکو و سجايای  اخلاقی سرآمد روزگار بود . حضرت صادق ( ع ) دارای قلبی روشن به نور الهی و در احسان و انفاق به نيازمندان مانند اجداد خود بود . دارای حکمت و علم وسيع و نفوذ کلام و قدرت بيان بود . با کمال تواضع و در عين حال با نهايت مناعت طبع کارهای خود را شخصا انجام مي داد ، و در برابر آفتاب سوزان حجاز بيل به دست گرفته ، در مزرعه خود کشاورزی  مي کرد و مي فرمود : اگر در اين حال پروردگار خود را ملاقات کنم خوشوقت خواهم بود ، زيرا به کد يمين و عرق جبين آذوقه و معيشت خود و خانواده ام را تأمين مي نمايم . ابن خلکان مي نويسد : امام صادق ( ع ) يکی از ائمه دوازده گانه مذهب اماميه و از سادات اهل بيت رسالت است . از اين جهت به وی صادق مي گفتند که هر چه مي گفت راست و درست بود و فضيلت او مشهورتر از آن است که گفته شود . مالک مي گويد : با حضرت صادق ( ع ) سفری به حج رفتم ، چون شترش به محل احرام رسيد ، امام صادق ( ع ) حالش تغيير کرد ، نزديک بود از مرکب بيفتد و هر چه مي خواست لبيک بگويد ، صدا در گلويش گير مي کرد . به او گفتم : ای پسر پيغمبر ، ناچار بايد بگويی لبيک ، در جوابم فرمود : چگونه جسارت کنم و بگويم لبيک ، مي ترسم خداوند در جوابم بگويد : لا لبيک ولا سعديک .

ادامه نوشته

دوست داشتنی بود ومهربان...اورسول نوربود!

دوست داشتنی بود و مهربان. به اندازه‌ی هدایت تمام عالمیان، بار بر دوش داشت؛ اما هیچ گاه چهره‌اش را در اثر سختی و فشار کار در هم نمی‌کشید. چهره‌ی متبسّمش را که می‌دیدی نمی‌توانستی درنگ نکنی، لبخند نزنی، آرام نگیری. دوست داشتی تو هم با خدا هم نوا شوی و اقرار کنی «وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظِیم» ؛ قطعاً تو را خویی والاست.

دوست داشتنی بود و مهربان. مقام و جایگاهش از فرشیان که هیچ، از همه‌ی عرشیانِ مقرّب هم والاتر بود؛ اما خاکی و بی ادعا. به هر که می‌رسید اول سلام می‌داد؛ بزرگ و کوچکش فرقی نداشت، دوست و دشمنش هم توفیری نمی‌کرد. همه می‌دانستند در سلام کردن اوست که اول است. با هرکس که دست می‌داد دستش را نمی‌کشید تا طرف مقابلش هر وقت دوست داشت دستش را جدا کند. با هر که می‌نشست آنقدر صبر می‌کرد تا او خود برخیزد. سخن همنشینش را قطع نمی‌کرد، پایش را جلوی او دراز نمی‌کرد، ...

دوست داشتنی بود و مهربان. زیاد حرف نمی‌زد؛ اما وقتی شروع به صحبت می‌کرد دوست نداشتی تمام شود. می‌خواستی همه‌ی وجودت گوش شود برای شنیدن کلام شیوا و شیرینش.کسی نبود که به محضرش شرفیاب شود و بی بهره و نصیب بازگردد. می‌گفت زبان‌تان را نگه دارید تا خدا بدی هایتان را بپوشاند، خشم خود را مهار کنید تا از عذاب خدا در امان بمانید، فروتنی کنید تا خداوند، بزرگ‌تان دارد. با پدران‌تان خوب رفتار کنید تا فرزندان‌تان هم با شما به خوبی رفتار کنند. سحرخیز باشید تا برکت سراغ‌تان بیاید. گشاده رو باشید تا کینه ها از بین بروند.

دوست داشتنی بود و مهربان. جانشین خدا بود بر روی زمین؛ اما آنچنان بنده‌وار می‌زیست که اگر غریبه‌ای ظاهرش را می‌دید به فکرش هم خطور نمی‌کرد این همان کسی باشد که جهانیان به اطاعت و پیروی از او امر شده‌اند. حق هم داشتند؛ جانشین خدا بودن یعنی توانِ خدایی کردن بر زمین! اما آنچه مردم می‌دیدند مردی بود که بی هیچ ادعا و تکبری با دستان خود شیر می‌دوشید،گندم آسیاب می‌کرد،کفش‌هایش را پینه می‌زد، لباس وصله می‌کرد، بر حصیر می‌خوابید، از شدت گرسنگی بر شکم خویش سنگ می‌بست،

دوست داشتنی بود و مهربان. دوای هر دردی نزدش بود و بنی آدم همه دردمند؛ اما نمی‌نشست تا مردم به حضورش شرفیاب شوند و درمان خویش طلب کنند. بسان طبیبی دوره گرد مرهمش را دست می‌گرفت و راه می‌افتاد در میان کوی و برزن: «دل بیمار، چشم نابینا، روح ناآرام، ... درمان می‌کنیم»!

دوست داشتنی بود و مهربان. آنقدر مهربان که وقتی کنارش بودی یتیمی‌ات را فراموش می‌کردی و زمانی که از او دور می‌شدی تازه می‌فهمیدی سایه‌ی پدر هم که بالای سرت باشد بی او یتیم‌ترین یتیمی. آن وقت هوس می‌کردی همه‌ی جانت پا شود و به سویش بدوی؛ خود را در آغوشش بیندازی و بی آنکه به روی خود بیاوری تو کجا و او کجا از نوازش پدرانه‌اش سیراب شوی. اما سیراب که نمی‌شدی هیچ، تشنه‌تر هم می‌شدی.

دوست داشتنی بود و مهربان. آنقدر دوست داشتنی که بی‌اختیار آرزو می‌کنی کاش برای همیشه آرامش چهره‌اش، گرمای نگاهش و برکت نفسش زمین و زمینیان را حیات می‌بخشید. آن وقت یاد روزی می‌افتی که همه بودند جز اُوِیس؛ و همه چیز آرزو کردند جز آرزوی تو و اویس! لجت می‌گیرد از آن همه بی معرفتی.

دلت می‌گیرد. انگار چیزی در درونت فرو می‌ریزد. ترس تنهایی و بی پناهی سراغت می‌آید و می‌ترسی از اینکه او رفته باشد و تو را بی پدر رها کرده باشد. دنبال چیزی می‌گردی که کمی دلت قرص شود و آرام بگیری. یادگاری از پدر، میراثی به درد بخور. با خود، کلنجار می‌روی کدام یادگار و ارثیه‌ای جای پدر را برای فرزند می‌گیرد؟ تو پدر می‌خواهی. خودِ خودِ او را. کسی که خُلقاً و خَلقاً خودش باشد. کسی که رحمت باشد برای عالمیان.

می خواهی از جُستن منصرف شوی. اما ...

اما او را می‌یابی. خودِ خود او را. کسی که خُلقاً و خَلقاً خود اوست.کسی که رحمت است برای عالمیان. همان «محمد» که «مهدی» می‌خوانندش. دوست داشتنی است و مهربان! 

بارخدایا؛ به میمنت میلاد حبیبت محمد، در ظهور دردانه‌ی احمد تعجیل بفرما.

میلاد نورمبارک باد!

میدونم خیلی دیرشده..............خیلی زیاد!

واقعا باید منوببخشین که انقدر دیر درمورد ولادت پیامبر اکرم ص وامام صادق ع پست می زارم ولی به قول معروف ماهی رو هروقت ازآب بگیری تازه است پس میلاد رسول نور ورحمت،محمدمصطفی ص وسلاله پاکش،آمام صادق ع رو به همه ی شما دوستان خوبم تبریک می گم.

آیا می دانستیدکه

آیا میدانستید که روز تولد شما حداقل با ۹ میلیون نفر دیگر یکی است ؟
آیا میدانستید که جلیقه ضد گلوله، ضد آتش، برف‌پاک‌کن شیشه و چاپگرهای لیزری را زنان اختراع کردند ؟

آیا میدانستید که تمامی خرس‌های قطبی چپ ‌دست هستند ؟

آیا میدانستید که فیل ها تنها جانورانی هستند که قادر به پریدن نیستند ؟

آیا میدانستید که بطور متوسط، مردم آنقدر از عنکبوتها میترسند که نمیتوانند آنها را بکشند ؟

آیا میدانستید که مورچه همیشه بر روی سمت راست بدن خود سقوط میکند ؟

آیا میدانستید که صندلی الکتریکی توسط یک دندانپزشک اختراع شد ؟

آیا میدانستید که استفاده از هدفون در هر ساعت باکتریهای موجود در گوش را تا ۷۰۰ برابر افزایش میدهد ؟

آیا میدانستید که نظیر اثرانگشت، اثر زبان هر شخص نیز متفاوت است ؟

آیا میدانستید که زنان تقریبا ۲ برابر مردان چشمک می‌زنند ؟

آیا میدانستید که انسان‌های راست دست به طور میانگین ۹ سال بیش از چپ دست‌ها عمر می‌کنند ؟

آیا میدانستید که لئوناردوداوینچی قیچی را اختراع کرد ؟

آیا میدانستید که هیچ کلمه ای در زبان انگلیسی با کلمه month هم قافیه نمی‌شود ؟

آیا میدانستید که مورچه ها بعد از مرگ در اثر سم پاشی به پهلوی راست می‌افتند ؟

آیا میدانستید که هر انسانی در طول زندگی‌اش به طور میانگین ۸ عنکبوت را در حال خواب می‌خورد ؟

آیا میدانستید که گربه ماهی بیش از ۲۷۰۰۰ عضو چشایی دارد ؟

آیا میدانستید که کشتی ملکه الیزابت دوم بابت هر گالون سوخت فقط ۱۵ متر حرکت می‌کند ؟

آیا میدانستید که بهترین سایت تفریحی و سرگرمی راد اس ام اس دات کام است ؟

آیا میدانستید که هر آمریکایی به طور میانگین ۲ کارت اعتباری دارد ؟

آیا میدانستید که حشراتی مانند مورچه و زنیور هم دیکتاتوری دارند ؟

آیا میدانستید که اگر اکسیژن هوا بیشتر بود حشرات بزرگتر و یک سنجاقک به اندازه یک شاهین میشد ؟

آیا میدانستید که سریع ترین جت دنیا دارای سرعت ۳۶۰۰ کیلومتر است ؟

آیا میدانستید که خطر ابتلا به آنفلوانزای مرغی ۱ بر ۱۰۰ میلیون میباشد ؟

آیا میدانستید که دروان حاملگی کرگدن به ۴۹۰ روز است ؟

بقیه مطالب در ادامه مطلب .


آیا میدانستید که پستانداران بغیر از انسان و میمون، رنگها را بدرستی تشخیص نمیدهند ؟

آیا میدانستید که مونالیزا فاقد ابرو میباشد زیرا در دوران رنسانس تراشیدن ابرو مد بوده است ؟

آیا میدانستید که تقریبا نیمی از کل نشریات جهان در دو کشور آمریکا و کانادا منتشر میگردند ؟

آیا میدانستید که نوشابه های زرد رنگ زیانبارتر از نوشابه های سیاه رنگ هستند ؟

آیا میدانستید که شش چپ اندکی از شش راست کوچکتر است تا فضای کافی برای قرارگیری قلب فراهم آید ؟

آیا میدانستید که هر چشم مگس دارای ۱۰ هزار عدسی میباشد ؟

آیا میدانستید که مقاومت موش صحرایی در برابر بی آبی بیشتر از شتر میباشد ؟

آیا میدانستید که جمعیت میمون های هند بالغ بر ۵۰ میلیون می باشد ؟

آیا میدانستید که تعداد چشمان عقربها به ۱۲ عدد میرسد ؟

آیا میدانستید که اثر سیب در بیـدار نـگـهـداشتن افـراد در شـب بـیشـتر از قـهــوه و کافئین است ؟

آیا میدانستید که فاصله سطح کره زمـیـن تـا مـرکز آن حدود ۶۳۷۰ کیلومتر است ؟

آیا میدانستید که اغلب ماتیکها حاوی فلسهای ماهی میباشند ؟

آیا میدانستید که دارچین بسیار کشنده است و اگر به صورت وریدی به انسان تزریق شود باعث مرگ میشود ؟

آیا میدانستید که فقط یک نفر از ۱ میلیارد نفر بیش از ۱۱۶ سال عمر می‌کند ؟

آیا میدانستید که عمومی ترین نام در دنیا محمد است ؟

آیا میدانستید که بلندترین زن دنیا ۲۳۶ سانتی متر قد دارد ؟

آیا میدانستید که در دنیا از هر ۵ نفر ۴ نفر موهایش تیره میباشد ؟

آیا میدانستید که خرس کوالا هرگز آب نمی‌نوشد و آب مورد نیاز خود را با خوردن برگ گیاهان تامین می‌کند ؟

آیا میدانستید که دریاچه بایکال کهنسالترین دریاچه دنیا است، قدمت آن به ۷۰ میلیون سال میرسد ؟

آیا میدانستید که اسکیمو‌ها هم از یخچال استفاده می‌کنند، منتها برای محافظت غذا در مقابل یخ زدن ؟

آیا میدانستید که در تایوان بشقاب‌های گندمی درست می‌شود و افراد بعد از خوردن غذا، بشقابشان را هم می‌خورند ؟

آیا میدانستید که دلفین‌ها هم مانند گرگ‌ها هنگام خواب یک چشمشان را باز می‌گذارند ؟

آیا میدانستید که حرف E بیشتر از تمام حروف انگلیسی، در کلمات بکار می‌رود در حالیکه حرف Q کمترین کاربرد را دارد ؟

آیا میدانستید که یک گالن روغن سوخته، می‌تواند تقریبا یک میلیون گالن آب تمیز را آلوده کند ؟

آیا میدانستید که داغ ترین نقطه کره زمین در “دالول” اتیوپی است. در این منطقه در یک روز عادی دمای هوا در سایه به ۹۴ درجه فارنهایت می رسد ؟

آیا میدانستید که نظیر اثر انگشت اثر زبان هر شخص نیز متفاوت است ؟

آیا میدانستید که حس بویای مورچه برابر با حس بویای سگ است ؟

آیا میدانستید که اعصابی که در بدن شما وجود دارد به اندازه فاصه زمین تا ماه است ؟

آیا میدانستید که در انگلیس قدیم قانون بود که شما نباید همسرتان رابا چیزی ضخیمتر از شصتتان بزنید ؟

آیا میدانستید که کتاب رکودهای گینس، رکورددار دزدیده شدن از کتابخانه های عمومی می باشد ؟

آیا میدانستید که وقتی به خورشید نگاه میکنید صحنه ۸ دقیقه قبل از آن را مشاهده میکنید ؟

آیا میدانستید که دوئل در پاراگوئه آزاد است به شرطی که طرفین خون خود را بر گردن بگیرند ؟

آیا میدانستید که هر بار که یک تمبر را میلیسید ۱۰٫۱ کالری انرژی مصرف می‌کنید ؟

آیا میدانستید که زمین در آغاز پیدایش خود ۲۰۰۰ بار بزرگتر از
حجم کنونی خود را داشته است ؟

شهادت امام رضاع

ادامه نوشته

خورشید خسته

خورشید خسته

پاره هاى جگر از گلوى جگرپاره هستى فرو ریخت و کربلا، همان لحظه در خویش آغاز شد؛ همان جایى که مهربانى بى همتاى حسن بن على علیه السلام روبه روى یک جفت چشم خیانت کار، پرپر مى زد و سینه اش در اقیانوس زهر، غوطه ور بود؛ همان جایى که ذره ذره هاى روح امامت، چون تل خاکستر در تشت فرو مى ریخت و زنى دست در دست ابلیس، پشیمانى گاه و بى گاهش را دست به سر مى کرد.

دریغا که سفره اطعام شبانه روزى مدینه، اینک برچیده مى شود و کریم اهل بیت علیهم السلام چون خورشیدى خسته از خاک، به معراج ابدى مى رود.
آه از بیعت هاى سست!
کفر زمانه، دست از شرارت برنمى داشت و با نقابى از ریا، دست به کار فتنه هاى تازه بود.
تفرقه، چنگ به گریبان امت افکند و آن گاه که بیعت هاى سست، به فریب ستمگر زمانه، شکسته شدند، او چاره اى جز این نداشت که لواى صلح را پیش روى جفاى زمانه برافرازد؛ صلحى که زخم هاى بى شمارش، همه بر دل مجتبى علیه السلام فرود آمد.
سکوت هاى کبود
تو را در همان سال هاى سکوت و مصلحت، ذره ذره شهید کردند؛ در همان روزهاى خفقان، روزهاى ناامن که قامت حق، با زرهى پنهان در میان رداى امامت، به نماز جماعت مى رفت و پاى منبرها، طعنه هاى پلیدى را مى شنید که انگشت اتهام و دروغ، به سمت امیرالمؤمنین داشتند. همان سکوت هاى کبود، تو را خون جگر کردند. قفس دنیا، روز به روز برایت تنگ تر شد. تو از آن سال هاى تلخ و سیاه، به زهر راضى تر بودى که شوکرانى این چنین، رهایت کند از غم هاى نافرجام زمانه... .
ناسپاسان
شک نکنید به پستى خود؛ این سان که نمى دانید در پى چه هستید... نه دردانه «لولاک» را خواستید، نه عدل ذوالفقار را تاب آوردید و نه ریحانه خلقت را چشم دیدن داشتید! اینک که دیگر بار، عطر گل محمدى را بر خود حرام کردید، کور باد چشم هاى دریده و تنگتان!
سلام بر غریب بقیع!
سلام بر او که با عصمت و طهارت فاطمى، در خاک غریبانه بقیع آرمیده است و آفتاب و ماهتاب، تنها سنگ مزار اویند و سایبان خستگى هاى تربتش، تنها، بال کبوترانى است که روز و شب بر آن خاک بوسه مى زنند!

چرا پیامبر ص درخانه خود دفن شد؟

آن روزها زمزمه اسلام، آیین جدیدی که محمد(صلی الله علیه  و آله) در مکه آورده بود در شهر یثرب پیچیده بود و گروهی از دو قبیله بزرگ و مشهور اوس و خزرج این آیین را پذیرفته بودند و در 2 سال پی در پی پیمانی در مکه با محمد(صلی الله علیه  و آله) بسته بودند و در پیمان دوم او را به شهر خود دعوت کرده، وعده حمایت و پشتیبانی به او داده بودند.
اینک خبر می رسید که پیامبر اسلام (صلی الله علیه  و آله) که از طرف قریش در فشار بود، بنابر این دعوت، مکه را ترک گفته رهسپار یثرب شده است. یثرب حال و هوای دیگری داشت، چشم های مشتاق نومسلمانان و همه آنان که دورا دور شیفته سخنان و رفتار او شده بودند به راه مکه دوخته شده بود و در انتظار ورود او به این شهر روزشماری می کردند. این انتظار چندان طول نکشید که خبر رسید پیامبر اسلام به دهکده "قبا" در حومه یثرب - که محل سکونت چند قبیله بود - وارد شده است. رسول خدا (صلی الله علیه  و آله) پس از چند روز توقف در قبا همراه گروهی از بنی نجار (اقوام مادری عبدالمطلب) سوار ناقه ای شده روانه یثرب گردید. هنگام ورود او به شهر، مردم با شور و علاقه فراوان از او استقبال کردند. سران و بزرگان قبائل، زمام ناقه پیامبر را می گرفتند و درخواست می کردند حضرت (صلی الله علیه  و آله) در محله آنها فرود آید.

 پیامبر می فرمود: راه شتر را باز کنید، او ماموریت دارد، او هر جا بخوابد، من همان جا فرود خواهم آمد (گویا رسول خدا با این تدبیر می خواست مثل داوری در باره نصب حجرالاسود، افتخار و شرف میزبانی او نصیب قبیله یا خاندان خاصی نشود و در آینده مشکلی ایجاد نشود) سرانجام شتر در محله بنی نجار در زمینی نزدیک خانه ابو ایوب انصاری (خالد بن زید خزرجی) بر زمین خوابید. در این هنگام که انبوه مردم در اطراف پیامبر (صلی الله علیه  و آله) گرد آمده هر کدام خواستار میزبانی حضرت (صلی الله علیه  و آله) بودند، ابو ایوب اثاث و لوازم سفر حضرت را به خانه اش برد و پیامبر (صلی الله علیه  و آله) به خانه او رفتند. بدین ترتیب افتخار میزبانی پیامبر نصیب ابوایوب گردید.

بنای مسجد
پیامبر اسلام(صلی الله علیه  و آله) پس از استقرار در یثرب لازم دیدند مسجدی ساخته شود تا مرکز آموزش و پرورش مسلمانان و جایگاه تجمع آنان هنگام نماز جمعه و جماعت باشد، از این جهت زمینی را که روز نخست شتر او در آنجا بر زمین خوابیده بود، و متعلق به دو یتیم بود از سرپرست آنان خریداری کرد و به کمک مسلمانان در آنجا مسجدی ساخت که مسجد النبی (صلی الله علیه  و آله) خوانده شد.

حجره مسکونی پیامبر (صلی الله علیه  و آله)
پس از تکمیل مسجد، در کنار آن (در سمت شرقی) 2 حجره جهت سکونت پیامبر (صلی الله علیه  و آله) و همسرانش ساخته شد: حجره ای برای سوده و حجره ای برای عایشه. پیامبر اسلام(صلی الله علیه  و آله) این 2 را پس از درگذشت حضرت خدیجه (س) تزویج کرده بودند. پس از آماده شدن حجره که بسیار ساده و محقر و با مصالح ابتدایی ساخته شده بود، حضرت (صلی الله علیه  و آله) از خانه ابوایوب به آنجا منتقل شد.

حجره پیامبر(صلی الله علیه  و آله) به دیوار شرقی مسجد متصل بود و دری از آن قسمت به مسجد باز می شد و از دیگری به بیرون راه داشت. پیامبر اسلام(صلی الله علیه  و آله) تا آخر عمر همچنان در آن حجره ها سکونت داشتند و سرانجام در حجره عایشه رحلت نمودند و (به تفصیلی که خواهیم نوشت) در همان جا به خاک سپرده شدند.

توسعه مسجد
در زمان خلافت ولیدبن عبدالملک که به دستور وی مسجد النبی (صلی الله علیه  و آله) توسعه یافت، عمر بن عبدالعزیز حاکم مدینه در توسعه مسجد، حجره های همسران پیامبر (صلی الله علیه  و آله) را خراب کرده جزء مسجد قرار داد. اما اطراف حجره عائشه را که قبر مطهر حضرت (صلی الله علیه  و آله) در آن قرار داشت با دیواری، از فضای عموم مسجد جدا کرد.
طی ادوار بعدی توسط برخی از خلفا و سلاطین، مسجد نبوی توسعه یافت که بیشترین توسعه در زمان ما، در دوران حکومت خاندان سعودی در عربستان صورت گرفته است. در موقعیت کنونی مسجد، قبر مطهر پیامبر (صلی الله علیه  و آله) (و نیز ابوبکر و عمر) و همچنین حجره حضرت فاطمه (س) که ضریح قدیمی و آهنی مشبک آن را احاطه کرده در داخل مسجد و در چند متری دیوار شرقی مسجد قرار دارد.

چرا پیامبر اسلام در خانه خود به خاک سپرده شد؟
اشاره کردیم که رسول خدا(صلی الله علیه  و آله) در خانه خویش به خاک سپرده شدند، اما اینکه علت و انگیزه انتخاب این محل چه بوده محور اصلی این مقاله است و لازم است در این باره توضیح دهیم.

وهابیان چون سفر برای زیارت قبور صالحان و نیز ساختن بقعه و بنا بر فراز آنها و دست مالیدن و تبرک به آنها را حرام می دانند، با استناد به حدیثی که از طریق عایشه از پیامبر اسلام(صلی الله علیه  و آله) نقل می کنند. علت دفن حضرت (صلی الله علیه  و آله) در خانه مسکونی شان را از دلایل این حکم می دانند و ادعا می کنند برای آنکه قبر پیامبر (صلی الله علیه  و آله) مسجد قرار نگیرد و در دسترس مردم نباشد، آن حضرت (صلی الله علیه  و آله) وصیت کرد که در حجره مسکونی اش دفن شود. حدیث یاد شده بدین صورت است: عن عائشة رضی الله عنها قالت: قال النبی(صلی الله علیه  و آله) فی مرضه الذی لم یقم منه: لعن الله الیهود اتخذوا قبور انبیائهم مساجد. قالت عائشة: لو لا ذلک لابرز قبره، خشی ان یتخذ مسجدا عائشه می گوید: پیامبر اسلام(صلی الله علیه  و آله) در آن بیماری که به دنبال آن از دنیا رفت، فرمود: لعنت خدا بر یهود باد! قبور پیامبرانشان را مسجد قرار دادند. عائشه افزود: اگر این ملاحظه نبود، قبر پیامبر (صلی الله علیه  و آله) [توسط مسلمانان] آشکار می گردید، او ترسید قبرش را مسجد قرار دهند.

ابن تیمیه، بنیانگذار وهابیت در توضیح این حدیث می نویسد: چون پیامبر (صلی الله علیه  و آله)، کسانی را که قبور را مسجد قرار می دهند، لعن کردند و امت خود را از این کار برحذر داشت و نهی نمود، و از اینکه قبر او را عید قرار دهند نهی نمود، از این رو در اتاق خود دفن گردیدند تا کسی نتواند قبر او را مسجد یا عید قرار دهد ... بر خلاف دیگران که در بیابان دفن می شوند، پیامبر (صلی الله علیه  و آله) در خانه اش دفن گردید چون ترسید قبر او مسجد قرار گیرد. او در خانه اش به خاک سپرده شد تا قبر او را نه مسجد قرار دهند و نه عید و نه بت.
استناد ابن تیمیه به این حدیث و احادیث مشابه دیگر در زمینه نهی از مسجد قرار دادن قبرها - که از طریق اهل سنت نقل شده - مانند بسیاری دیگر از استدلال های او است که موضوع یا حکمی را مسلم می گیرد و موضوع ها و مسایل دیگر را بر آن استوار می سازد در حالی که از نظر مخالفان او، موضوع یا حکم نخست مورد قبول نیست تا مسائل متفرع بر آن نیز ثابت گردد. در اینجا اجمالا باید توجه داشت که مقصود از احادیث یاد شده، بت قرار دادن یا قبله قرار دادن قبور است زیرا یهود و نصاری چنین می کردند. اما حرمت ساختن مسجد بر فراز قبرها یا کنار آنها از احادیث استفاده نمی شود.

اما این ادعا که پیامبر اسلام(صلی الله علیه  و آله) برای آنکه قبرش مسجد و بت قرار نگیرد، در خانه شان دفن گردیدند، هیچ سند و مدرکی ندارد جز اظهار نگرانی عایشه در دنباله حدیث که ابن تیمیه نیز به آن استناد کرده است. یعنی جمله «لو لا ذلک لابزر قبره، خشی ان یتخذ مسجدا»: اگر این ملاحظه نبود قبر پیامبر (صلی الله علیه  و آله) آشکار می گردید، [پیامبر] ترسید که قبر او را مسجد قرار دهند.

این حدیث را مسلم در صحیح خود از طریق دیگر، از عایشه بدین صورت نقل کرده: قال رسول الله(صلی الله علیه  و آله) فی مرضه الذی لم یقم منه: لعن الله الیهود و النصاری التخذوا قبور انبیائهم مساجد، قالت فلو لا ذلک ابرز قبره غیر انه خشی ان یتخذ مسجدا. یادآوری می شود که در این حدیث کلمه «خشی » توسط شارح صحیح بخاری به صورت فعل ماضی معلوم (خشی) و توسط شارح صحیح مسلم به صورت مجهول (خشی) اعراب گذاری و ضبط شده است. چه «خشی » را معلوم بخوانیم و چه مجهول، در هر حال این سخن، استنباط و اظهار نظر عائشه است نه سخن پیامبر. بخاری این حدیث را در صحیح خود در کتاب «جنائز» نیز نقل کرده و در آخر آن سخن عائشه بدین صورت اضافه شده است: و لو لا ذلک لابرزوا قبره غیر انی اخشی ان یتخذ مسجدا.: «اگر این ملاحظه نبود قبر او را آشکار می کردند ولی من می ترسم آن را مسجد قرار دهند.» اگر مدرک و دلیل دفن پیامبر (صلی الله علیه  و آله) در اتاق مسکونی آن حضرت را این حدیث قرار دهیم موضوع هیچ ارتباطی با پیامبر نخواهد داشت زیرا این عائشه است که می گوید: می ترسم قبر پیامبر (صلی الله علیه  و آله) را مسجد قرار دهند، نه پیامبر (صلی الله علیه  و آله)!

از طرف دیگر اظهار نظر منقول از عائشه نه با احادیثی که از طریق شیعه رسیده سازگار است و نه با احادیثی که در کتب و سنن اهل سنت نقل شده است.
 
علت انتخاب محل دفن پیامبر اسلام(صلی الله علیه  و آله) از دیدگاه احادیث
ابن ماجه قضیه را چنن نقل می کند: مسلمانان در تعیین محل قبر پیامبر (صلی الله علیه  و آله) اختلاف نظر پیدا کردند: گروهی گفتند: در مسجدش دفن شود، گروهی گفتند: با اصحابش دفن شود. ابوبکر گفت: از پیامبر شنیدم می فرمود: "هر پیامبری، هر جا که از دنیا رفت، در همان جا دفن می شود" از این رو بستر پیامبر (صلی الله علیه  و آله) را که در آن درگذشته بود، بلند کردند و در محل آن قبر کندند و نیمه شب چهارشنبه به خاک سپردند. "مالک" روایت می کند که پیامبر اسلام(صلی الله علیه  و آله) روز دوشنبه از دنیا رفتند و روز سه شنبه به خاک سپرده شدند و مردم، بدون جماعت و تک تک بر جنازه او نماز خواندند [آنگاه] گروهی گفتند: نزد منبر دفن شود. دیگران گفتند: در بقیع دفن شود، ابوبکر آمد و گفت: از پیامبر (صلی الله علیه  و آله) شنیدم می فرمودند: "هر پیامبری در همان محلی که در آنجا فوت کرده، دفن می شود" پس در همان جا برای حضرت قبر کندند.
"احمد زینی دحلان" پس از نقل سخنان ابوبکر، اضافه می کند: حضرت علی (علیه السلام) گفت: من نیز این سخن را از پیامبر (صلی الله علیه  و آله) شنیدم.

"علی بن برهان الدین حلبی" در این باره چنین می نویسد: اصحاب پیامبر (صلی الله علیه  و آله) در تعیین محلی که پیامبر در آنجا دفن شود، اختلاف پیدا کردند: برخی گفتند: باید حمل شود و در کنار قبر ابراهیم خلیل (علیه السلام) دفن گردد. ابوبکر گفت: او در همان محلی که در آن درگذشته است دفن کنید زیرا خداوند روح او را در محل پاک قبض کرده است.

در روایتی آمده است: ابوبکر گفت: من در این باره حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه  و آله) شنیدم که می فرمود: "هر پیامبری هر جا که از دنیا رفت، در همانجا دفن می شود." در برخی روایات سخن ابوبکر با این لفظ نقل شده است: "خداوند روح هیچ پیامبر را قبض نمی کند مگر در همان محلی که باید در آنجا دفن شود."

نیز از ابوبکر نقل شده است که: از پیامبر (صلی الله علیه  و آله) شنیدم می فرمودند: "هر پیامبری در جایی که در نظر او از همه جا محبوبتر است از دنیا می رود." در حدیث آمده است "هر پیامبری که درگذشته، در همانجا که از دنیا رفته به خاک سپرده شده است" پس بستر پیامبر را کنار زدند و بدن او را در همان محلی که در آنجا به لقای خدا شتافته بود، به خاک سپرده شد.
این معنا در کتب و احادیث شیعه نیز آمده است: مرحوم شیخ طوسی روایت می کند: هنگامی که پیامبر(صلی الله علیه  و آله) درگذشتند، خاندانش و کسانی که از اصحاب او حاضر بودند، در تعیین محلی که سزاوار است پیامبر(صلی الله علیه  و آله) در آن دفن گردد، اختلاف کردند: بعضی گفتند: در بقیع دفن شود، بعضی دیگر گفتند: در صحن مسجد دفن شود.

امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: خداوند، پیامبر (صلی الله علیه  و آله) را در پاکترین نقاط قبض روح کرده است، پس سزاوار است در همان بقعه ای که در آن درگذشته است، دفن شود. این سخن را پذیرفتند و در نتیجه، جسد پیامبر (صلی الله علیه  و آله) در حجره اش به خاک سپرده شد.

فضل بن حسن طبرسی نیز می نویسد: مسلمانان درباره محل دفن پیکر پیامبر (صلی الله علیه  و آله) به بحث و گفتگو پرداختند، در این هنگام علی (علیه السلام) گفت: "خداوند هر مکانی را که پیامبر (صلی الله علیه  و آله) را در آن قبض روح کرده است، همانجا را برای دفن او برگزیده است، من او را در حجره اش که در آن درگذشته است، دفن می کنم" مسلمانان این پیشنهاد را پذیرفتند. همه این اسناد و شواهد گواهی می دهد که در انتخاب محل دفن پیامبر (صلی الله علیه  و آله)، سخن از مسجد قرار گرفتن قبر او در میان نبوده و خود حضرت چیزی در این باره نفرموده است.

28صفر زمین وزمان ناله سر می دهند

باز زمان زمان گریه وغم وناله فرا رسیده است.........

غم سوختن درفراق عزیز ترین خلق خدا پیامبر نور ورحمت حضرت محمد ص وصبط اکبرش آقاامام حسن مجتبی ع.

شهادت این دوبزرگ جهان را به تمام دوستان عزیز ومحبان اهل بیت عصمت وطهارت وعموم مسلمانان جهان تسلیت عرض می کنم.

کمی فکر کنیم .........

آپلود عکس , آپلود رایگان

آپلود عکس , آپلود رایگان

آپلود عکس , آپلود رایگانborder="0" alt


اربعین آمد!


اربعین به معنای چهلم است.

اربعین بیستم ماه صفر است که چهل روز بعد از روز عاشورا است. مسلمانان شیعه در این روز مراسم سوگواری به یاد امامحسین بن علیعلیه السلام، نوه پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و ۷۲ تن از یاران وفادارش را که در روز عاشورا به دست لشکریان یزید به شهادت رسیدند، برگزار می‌کنند. در مناطق شیعه نشین مراسم عزاداری برگزار می‏شود. در تقویم رسمی ایران این روز تعطیل می‌باشد. همه ساله در اربعین حسینی شیعیان دنیا در کربلا که حرم امام حسین علیه السلام و یاران وفادارش هست، جمع می‌شوند و به عزاداری می‌پردازند در سال 2012 بیش از 17میلیون نفر در کربلا گرد هم آمده بودند. پیاده روی اربعین بزرگترین راهپیمایی جهان می باشد که زائران و عاشقان اباعبدالله با طی مسیرهای بسیار طولانی(حتی بیش از 600 کیلومتر) خودشان را به کربلا می رسانند.همچنین اربعین بزرگترین نجمع صلح جهان می باشد.

تصاویر هوایی پیاده روی اربعین جلوه ای کوچک از این شکوه و عظمت را به تصویر کشیده است

پیاده روی اربعین حسینی بزرگترین تجمع جهان
پیاده روی اربعین حسینی بزرگترین تجمع جهان
پیاده روی اربعین حسینی بزرگترین تجمع جهان
پیاده روی اربعین حسینی بزرگترین تجمع جهان

مورخان نوشته‌اند که جابر بن عبدالله انصاری، همراه عطیه عوفی در همان اولین اربعین پس از عاشورا به زیارت حسین رفتند.

در برخی منابع اسیران شام یعنی بازماندگان کشته‌شدگان کربلا در چهملین روز کشته شدن حسین بن علی به کربلا رسیدند. از جمله در کتاب نزهه الزاهد ص ۲۱ این مطلب ذکر شده‌است.


یادی از استاد بزرگ محمد مفتح

زندگی نامه دکتر شهید مفتح


شهيد آيت الله دكتر محمد مفتح در سال ۱۳۰۷ ه.ش در خانواده اي روحاني در همدان به دنيا آمد. پدر ايشان مرحوم حجت الاسلام حاج شيخ محمود مفتح از وعاظ بزرگ همدان بود.
استعداد فراوان و عشق زياد شهيد به تحصيل باعث شد كه بزودي مراحل مختلف تحصيل را بگذراند، به نحوي كه ديگر حوزه همدان براي او قابل استفاده نبود و لذا در سال ۱۳۲۲ در حالي كه تنها ۱۵ سال داشت براي ادامه تحصيل به حوزه علميه قم مهاجرت كرد.
تحصيلات تكميلي
پس از ورود به قم در حجره اي در مدرسه دارالشفاء اقامت كرد و شبانه روز به تحصيل علم پرداخت. از محضر اساتيد بزرگي همچون حضرت آيت الله العظمي امام خميني، مرحوم آيت الله علامه طباطبائي، مرحوم آيت الله داماد، مرحوم آيت الله حجت و ... استفاده كرد و بزودي دوره كامل خارج علوم مختلف حوزه را گذارند و جامع منقول و معقول گرديد تا اينكه به درجه اجتهاد نائل آمد و به عنوان مدرسي در حوزه به تدريس پرداخت، به نحوي كه حوزه هاي درسي ايشان در زمينه هاي مختلف به خصوص فلسفه از رونق خاصي برخوردار بود و از پراستفاده ترين حوزه هاي درسي براي فضلاي قم محسوب مي شد.
شهيد مفتح در كنار تحصيل  در حوزه به تحصيل علوم جديده پرداخت و مدارج مختلف تحصيلات جديده را نيز گذراند وي پس از مدت نسبتاً كوتاهي موفق به اخذ درجه دكتري (P.H.D) در رشته فلسفه گرديد.
فعاليتهاي ايشان در مسائل اجتماعي و سياسي و آشنايي كه از نزديك با حوزه و دانشگاه و كليه مسائل آن پيدا كرده بود سبب شد كه استاد شهيد از سالهاي بسيارقبل، به اهميت وحدت فيضيه و دانشگاه پي برد.
مقاله ايشان تحت عنوان �وحدت مسجد و دانشگاه� كه در سالهاي حدود ۱۳۴۰ در نشريه مكتب اسلام قم چاپ شد خود به خوبي نشانگر نوع تفكر و تلاش عملي استاد مفتح در زمينه ايجاد اين وحدت از آن سالهاست.
با شروع قيام حضرت امام خميني(ره) شهيد مفتح كه يكي از شاگردان نزديك ايشان بود، از روز اول قيام پشت سر امام مبارزات خود را اوج بيشتر داد.
منبرهايي كه ايشان در شهرهاي آبادان، خرمشهر، اهواز و... مي رفتند بارها منجر به دستگيري و تبعيد ايشان گرديد ولي شهيد مفتح مجدداً در مناسبت بعدي براي منبر به آن شهرها مي رفتند تا بالاخره در آخرين بار ايشان دستگير،  تبعيد وبه استان خوزستان ممنوع الورود شد.

...

در دانشكده الهيات
غناي علمي استاد، تبحر و تسلط ايشان به علوم جديده و قديم، بيان شيوا و قلم قدرتمند ايشان، دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران را بر آن داشت تا به طور رسمي از ايشان دعوت به عمل آورد تا به تدريس در آن محل بپردازد. شهيد مفتح به شوق همكاري با استاد شهيد آيت الله مطهري تدريس در دانشكده الهيات را پذيرفت و از سال ۱۳۴۹ در تهران اقامت گزيد.


مسجد جاويد؛ سنگر مبارزه با ظلم و الحاد
شهيد آيت الله دكتر مفتح با قبول امامت مسجد جاويد در سال ۱۳۵۲ هسته اي ديگر را در جهت تجمع نيروهاي مسلمان مبارز و سنگري براي ارائه اسلام راستين و جبهه اي براي مبارزه با رژيم پهلوي ايجاد كرد. وي ابتدا اقدام به تشكيل كتابخانه اي در مسجد كرد و سپس با تشكيل كلاسهاي مختلف از جمله اصول عقايد، فلسفه، اقتصاد، تفسير قرآن، نهج البلاغه، عربي، تاريخ اديان، جامعه شناسي و... براي دانشجويان و نيز كلاسهاي ديگري در سطح دانش آموزان اقدامي مؤثر براي بالابردن سطح آگاهي هاي مذهبي به صورتي منظم و سيستماتيك و همچنين ايجاد زمينه براي آشنايي در جهت پيشبرد انقلاب اسلامي نمود تا اين كه در سوم آذر ماه ۱۳۵۳ با دستگيري شهيد آيت الله مفتح و آيت الله العظمي سيد علي خامنه اي مسجد جاويد تعطيل شد . شهيد مفتح حدود ۲ ماه در زندان رژيم زير شديدترين شكنجه ها به سر برد .

مسجد قبا ؛ قلب تپنده انقلاب
حدود ۲ سال پس از آزادي از زندان شهيد آيت الله دكتر مفتح امامت مسجدي در نزديكي حسينيه ارشاد را پذيرفت و آن مسجد را �قبا� ناميد و بدين صورت مسجد قباي ديگري در راستاي مسجد قبا در صدر اسلام بنياد نهاده شد تا سنتهاي اصيل رسول خدا و خاندان پاكش را احيا كند.
وي اين مسجد را به عنوان بزرگترين سنگر در جريان مبارزات انقلاب اسلامي درآورد. جمعيتهاي چندين صدهزار نفري كه در سالهاي ۵۶ و ۵۷ در سخنراني هاي ماه مبارك رمضان در مسجد گرد مي آمدند، تا آن زمان بي سابقه بود و رعب و وحشت زيادي در دل رژيم منفور پهلوي ايجاد مي كرد.


فعاليت در لبنان؛ اقدامي عملي در تعميق و گسترش انقلاب اسلامي
در جريان جنگهاي داخلي لبنان كه رژيم صهيونيستي اشغالگر با همكاري رژيمهاي مرتجع منطقه براي سركوبي شيعيان و فلسطينيهاي مسلمان به پا خاسته مقيم لبنان برپا كرده بود، شهيد آيت الله دكتر مفتح اقدام به جمع آوري اعانه به مقدار زياد كرد و آنها را به لبنان فرستاد. او معتقد بود اساسي ترين كار براي پيشرفت هرچه بيشتر شيعيان لبنان، بالاتر بودن سطح آموزش و فرهنگ آنان است، عليهذا براي جنگ زدگان لبنان دو برنامه كوتاه مدت و درازمدت داشت. در برنامه كوتاه مدت سعي بر آن داشت تا مخارج تحصيلي كودكان شهداي لبنان را تأمين كند و در اين راه موفق شد عده زيادي از بازماندگان شيعيان جنگ زده را با تأمين مخارج تحصيل و پوشاك و غذا راهي مدارس بكند. هدف وي از اجراي برنامه درازمدت اين بود كه يك مركز و مجتمع آموزشي شيعي در لبنان ايجاد كند و با اين اقدام دست به اساسي ترين كار در جهت از بين بردن عقب افتادگي شيعيان لبنان زد.

نماز عيد فطر؛ نقطه عطفي در حركت انقلاب
شهيد مفتح در رمضان سال ۱۳۵۶ اقدام به تشكيل جلسات سخنراني در مسجد قبا نمود و از كساني كه رژيم، آنها را از انجام سخنراني منع كرده بود دعوت كرد و با اين عمل قدم مؤثري را در جهت رسوا كردن رژيم برداشت.
پس از روزهاي سازندگي ماه رمضان ۵۶ شهيد آيت الله دكتر مفتح اعلام كرد كه نماز عيد فطر را در زمينهاي قيطريه خواهد خواند.
ساعت ۸ صبح پنجشنبه ۱۶ شهريور دكتر مفتح به زمينهاي قيطريه آمد و مشاهده كرد كه سر تا سر زمين توسط نيروهاي مسلح ارتش شاهنشاهي اشغال شده است.
در اوائل راه ،ارتش شروع به شليك تير هوايي و گاز اشك آور به سوي جمعيت مؤمن و مبارز كرد اما مردم با روشن كردن آتش و سوزانيدن مقوا در اطراف شهيد مفتح مانع از آسيب رساني گاز به ايشان شدند.
نظاميان شاه به كمي پائين تر (خيابان دكتر شريعتي، سر راه شهيد كلاهدوز) حمله كردند و دكتر مفتح را با سرنيزه و قنداق تفنگ به سختي مجروح و مضروب كردند به طوري كه امكان حركت از وي سلب شد.
شهيد مفتح كه صبح جمعه ۱۷ شهريور براي مداوا و پانسمان زخمهاي ناشي از تظاهرات ديروز به بيمارستان رفته بود، موقع بازگشت به منزل به وسيله ساواك دستگير شد.
بدين ترتيب در اولين ساعات حكومت نظامي وي با تن و بدني مجروح دستگير و روانه زندان كميته ضد خرابكاري شاه گرديد.
بعد از ۲ ماه كه رژيم سابق در اثر اوجگيري انقلاب ناچار به گشودن در زندانها شد شهيد آيت الله دكتر مفتح از زندان آزاد شد.

پس از انقلاب
كوشش هاي شبانه روزي استاد مفتح، پس از انقلاب با شدتي بيشتر دنبال شد، لياقت و جديت و كارداني ايشان ناشي از ايمان و اعتقاد عميقشان به انقلاب اسلامي بود.
وي علاوه بر عضويت در شوراي انقلاب با درخواست دانشجويان دانشكده الهيات و بعد از مشورت با استاد مطهري سرپرست دانشكده الهيات شدند و علاوه بر اين سرپرستي كميته منطقه ۴ تهران نيز برعهده وي بود.
دكتر مفتح در ادامه ساليان دراز كوشش و تلاش براي وحدت فيضيه و دانشگاه كه اسلام بر جامعه حاكم و كشور تحت رهبريهاي حضرت امام به پيش مي رفت به كوشش خود در اين زمينه افزود. در سالگرد شهادت آيت الله حاج سيدمصطفي خميني اقدام به تشكيل سمينار وحدت حوزه و دانشگاه در دانشكده الهيات نمود كه اين اولين سميناري بود كه تحت اين عنوان برگزار مي شد.

شهادت

دكتر مفتح در ساعت ۹ صبح روز سه شنبه ۲۷ آذر ۱۳۵۸ در حياط خلوت دانشكده الهيات دانشگاه تهران با شليك چند گلوله از سوي ضاربين بشدت زخمي شد و معالجات در بيمارستان اثري نبخشيد. ايشان حدود ساعت ۲ بعد از ظهر همان روز به شهادت رسيد. يادش گرامي باد.

زندگینامه چمران دلها

بِسْمِ‏الله الرََّّحْمنِ الرََّّحيمِ

من‏المؤمنين‏رجال‏صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي‏نحبه و منهم من ينتظر و مابدلوا تبديلا.

«قرآن كريم- الاحزاب آيه23»

سخن گفتن از شهيدي با ابعاد گوناگون، ‌از اسوه‏اي كه جمع اضداد بود، از آهن و اشك، ‌از شير بيشة نبرد و عارف شب‏هاي قيرگون، از پدر يتيمان و دشمن سرسخت كافران بسيار سخت بلكه محال است.

سخن گفتن از شهيد دكتر مصطفي چمران، اين مرد عمل و نه مرد سخن، اين نمونه كامل هجرت، جهاد و شهادت، اين شاگرد مكتب علي(ع)، اين مالك‏اشتر جنوب لبنان و حمزة كربلاي خوزستان سخت و دشوار است. چرا كه حتي نمي‏توان يكي از ابعاد وجودي او را آنگونه كه هست، توصيف كرد و نبايست انتظار داشت كه بتوانيم تصوير كاملي در اين مختصر از او ترسيم نمايئم، كه مردان و رهروان راه علي(ع) و حسين(ع) را با اين كلمات مادي و معيارهاي خاكي نمي‏شود توصيف نمود و سنجيد.

اين مروري است گذرا و سريع، بر حيات كوتاه اما پرحادثه و سراسر تلاش، ايثار، عشق و فداكاري شهيد دكتر مصطفي چمران.

تـولد:

دكتر مصطفي چمران در سال 1311 در تهران، خيابان پانزده خرداد، بازار آهنگرها، سرپولك متولد شد.

تحصيـلات:

وي تحصيلات خود را در مدرسه انتصاريه، نزديك پامنار، آغاز كرد و در دارالفنون و البرز دوران متوسطه را گذراند؛ در دانشكده فني دانشگاه تهران ادامه تحصيل داد و در سال 1336 در رشتة الكترومكانيك فارغ‏التحصيل شد و يك‏سال به تدريس در دانشكدة‌ فني پرداخت.

وي در همة دوران تحصيل شاگرد اول بود. در سال 1337 با استفاده از بورس تحصيلي شاگردان ممتاز به امريكا اعزام شد و پس از تحقيقات‏علمي در جمع معروف‏ترين دانشمندان جهان در دانشگاه كاليفرنيا و معتبرترين دانشگاه امريكا بركلي- با ممتازترين درجة علمي موفق به اخذ دكتراي الكترونيك و فيزيك پلاسما گرديد.


فعـاليت‏هاي اجتماعي
:

از 15سالگي در درس تفسير قرآن مرحوم آيت‏الله طالقاني، در مسجد هدايت، و درس فلسفه و منطق استاد شهيد مرتضي مطهري و بعضي از اساتيد ديگر شركت مي‏كرد و از اولين اعضاء انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران بود. در مبارزات سياسي دوران دكتر مصدق از مجلس چهاردهم تا ملي شدن صنعت‏نفت شركت داشت و از عناصر پرتلاش در پاسداري از نهضت‏ملي ايران در كشمكش‏هاي مرگ و حيات اين دوره بود. بعد از كودتاي ننگين 28 مرداد و سقوط حكومت دكتر مصدق،‌ به نهضت مقاومت ملي ايران پيوست و سخت‏ترين مبارزه‏ها و مسئوليت‏هاي او عليه استبداد و استعمار شروع شد و تا زمان مهاجرت از ايران، بدون خستگي و با همه قدرت خود، عليه نظام طاغوتي شاه جنگيد و خطرناك‏ترين مأموريت‏ها را در سخت‏‏ترين شرايط با پيروزي به انجام رسانيد.

در امريكا، با همكاري بعضي از دوستانش، براي اولين‏بار انجمن اسلامي دانشجويان امريكا را پايه‏ريزي كرد و از مؤسسين انجمن دانشجويان ايراني در كاليفرنيا و از فعالين انجمن دانشجويان ايراني در امريكا به شمار مي‏رفت كه به دليل اين فعاليت‏ها، بورس تحصيلي شاگرد ممتازي وي از سوي رژيم شاه قطع مي‏شود. پس از قيام خونين 15 خرداد سال 1342 و سركوب ظاهري مبارزات مردم مسلمان به رهبري امام‏خميني(ره) دست به اقدامي جسورانه و سرنوشت‏ساز مي‏زند و همه پل‏ها را پشت‏سر خود خراب مي‏كند و به همراه بعضي از دوستان مؤمن و هم‏فكر، رهسپار مصر مي‏شود و مدت دو سال، در زمان عبدالناصر،‌ سخت‏ترين دوره‏هاي چريكي و جنگ‏هاي پارتيزاني را مي‏آموزد و به عنوان بهترين شاگرد اين دوره شناخته مي‏شود و فوراً مسئوليت تعليم چريكي مبارزان ايراني به عهدة او گذارده مي‏شود.

به علت برخورداري از بينش عميق مذهبي، از ملي‏گرايي وراي اسلام گريزان بود و وقتي در مصر مشاهده كرد كه جريان ناسيوناليسم عربي باعث تفرقة مسلمين مي‏شود، به جمال عبدالناصر اعتراض كرد و ناصر ضمن پذيرش اين اعتراض گفت كه جريان ناسيوناليسم عربي آنقدر قوي است كه نمي‏توان به راحتي با آن مقابله كرد و با تأسف تأكيد مي‏كند كه مات هنوز نمي‏دانيم كه بيشتر اين تحريكات از ناحية دشمن و براي ايجاد تفرقه در بين مسلمانان است. به دنبال آن، به چمران و يارانش اجازه مي‏دهد كه در مصر نظرات خود را بيان كنند.

در لبنـان:

بعد از وفات عبدالناصر، ايجاد پايگاه چريكي مستقل، براي تعليم مبارزان ايراني، ضرورت پيدا مي‏كند و لذا دكتر چمران رهسپار لبنان مي‏شود تا چنين پايگاهي را تأسيس كند.

او به كمك امام موسي‏صدر، رهبر شيعيان لبنان، حركت محرومين و سپس جناح نظامي آن، سازمان «امل» را براساس اصول و مباني اسلامي پي‏ريزي نموده كه در ميان توطئه‏ها و دشمني‏هاي چپ و راست، با تكيه بر ايمان به خدا و با اسلحة شهادت، خط راستين اسلام انقلابي را پياده مي‏كند و علي‏گونه در معركه‏هاي مرگ و حيات به آغوش گرداب خطر فرو مي‏رود و در طوفان‏هاي سهمناك سرنوشت، حسين‏وار به استقبال شهادت مي‏تازد و پرچم خونين تشيع را در برابر جبارترين ستم‏گران روزگار، صهيونيزم اشغال‏گر و هم‏دستان خونخوار آنها، راست‏گرايان «فالانژ»، به اهتزاز درمي‏آورد و از قلب بيروت سوخته و خراب تا قله‏هاي بلند كوه‏هاي جبل‏عامل و در مرزهاي فلسطين اشغال شده از خود قهرماني‏ها به يادگار گذاشته؛ در قلب محرومين و مستضعفين شيعه جاي گرفته و شرح اين مبارزات افتخارآميز با قلمي سرخ و به شهادت خون پاك شهداي لبنان، بر كف خيابان‏هاي داغ و بر دامنة كوه‏هاي مرزي اسرائيل براي ابد ثبت گرديده است.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران:

دكتر چمران با پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي ايران، بعد از 23 سال هجرت، به وطن باز مي‏گردد. همه تجربيات انقلابي و علمي خود را در خدمت انقلاب مي‏گذارد؛ خاموش و آرام ولي فعالانه و قاطعانه به سازندگي مي‏پردازد و همة تلاش خود را صرف تربيت اولين گروه‏هاي پاسداران انقلاب در سعدآباد مي‏كند. سپس در شغل معاونت نخست‏وزير در امور انقلاب شب و روز خود را به خطر مي‏اندازد تا سريع‏تر و قاطعانه‏تر مسئله كردستان را فيصله دهد تا اينكه بالاخره در قضية فراموش ناشدني «پاوه» قدرت ايمان و ارادة آهينن و شجاعت و فداكاري او بر همگان ثابت مي‏گردد.

در كردستـان:

در آن شب مخوف پاوه، همة اميدها قطع شده بود و فقط چند پاسدار مجروح، خسته و دل‏شكسته در ميان هزاران دشمن مسلح به محاصره افتاده بودند. اكثريت پاسداران قتل‏عام شده بودند و همة شهر و تمام پستي و بلندي‏ها به دست دشمن افتاده بود و موج نيروهاي خونخوار دشمن لحظه به ‏لحظه نزديك‏تر مي‏شد. باران گلوله مي‏باريد و مي‏رفت تا آخرين نقطه مقاومت نيز در خون پاسداران غرق گردد. ولي دكتر چمران با شهامت و شجاعت و ايثارگري فراوان توانست اين شب هولناك را با پيروزي به صبح اميد متصل كند و جان پاسداران باقي‏مانده را نجات دهد و شهر مصيبت‏زده را از سقوط حتمي برهاند.

آنگاه فرمان انقلابي امام‏خميني(ره) صادر شد. فرماندهي كل قوا را به دست گرفت و به ارتش فرمان داد تا در 24 ساعت خود را به پاوه برساند و فرماندهي منطقه نيز به عهدة دكتر چمران واگذار شد.

رزمندگان از جان گذشته انقلاب، اعم از سرباز و پاسدار به حركت درآمدند و همة تجارب انقلابي، ايمان، فداكاري، شجاعت،‌قدرت رهبري و برنامه‏ريزي دكتر چمران در اختيار نيروهاي انقلاب قرار گرفت و عالي‏ترين مظاهر انقلابي و شكوهمندترين قهرماني‏ها به وقوع پيوست و در عرض 15 روز شهرها و راه‏ها و مواضع استراتژيك كردستان به تصرف نيروهاي انقلاب اسلامي درآمد و كردستان از خطر حتمي نجات يافت و مردم مسلمان كرد با شادي و شعف به استقبال اين پيروزي رفتند.

وزارت دفـاع:

دكتر چمران بعد از اين پيروزي بي‏نظير به تهران احضار شد و از طرف رهبر عاليقدر انقلاب، امام‏خميني(ره)، به وزارت دفاع منصوب گرديد.

در پست جديد، براي تغيير و تحول ارتش از يك نظام طاغوتي، به يك سلسله برنامه‏هاي وسيع بنيادي دست زد كه پاك‏سازي ارتش و پياده كردن برنامه‏هاي اصلاحي از اين قبيل است تا به ياري خدا و پشتيباني ملت، ارتشي به وجود آيد كه پاسدار انقلاب و امنيت  استقلال كشور باشد و رسالت مقدس اسلامي ما را به سرمنزل مقصود برساند.

مجلـس:

دكتر مصطفي چمران در اولين دور انتخابات مجلس شوراي اسلامي، از سوي مردم تهران به نمايندگي انتخاب شد و تصميم داشت در تدوين قوانين و نظام جديد انقلابي، بخصوص در ارتش،‌ حداكثر سعي و تلاش خود را بكند تا ساختار گذشتة ‌ارتش به نظامي انقلابي و شايسته ارتش اسلامي تبديل شود. در يكي از نيايش‏هاي خود بعد از انتخاب نمايندگي مردم در مجلس شوراي اسلامي، اينسان خدا را شكر مي‏گويد: «خدايا، مردم آنقدر به من  محبت كرده‏اند و آنچنان مرا از باران لطف و محبت خود سرشار كرده‏اند كه به راستي خجلم و آنقدر خود را كوچك مي‏بينم كه نمي‏توانم از عهده آن به درآيم. خدايا، تو به من فرصت ده، توانايي ده تا بتوانم از عهده برآيم و شايستة اين همه مهر و محبت باشم.»

وي سپس به نمايندگي رهبر كبير انقلاب اسلامي در شورايعالي دفاع منصوب شد و مأموريت يافت تا بطور مرتب گزارش كار ارتش را ارائه كند.

در خوزستـان:

گروهي از رزمندگان داوطلب، به گِرد او جمع شدند و او با تربيت و سازماندهي آنان، ستاد جنگ‏هاي نامنظم را در اهواز تشكيل داد. اين گروه كم‏كم قوت گرفت و منسجم شد و خدمات زيادي انجام داد. تنها كساني كه از نزديك شاهد ماجراهاي تلخ و شيرين،‌ پيروزي‏ها و شكست‏ها، شهامت‏ها و شهادت‏ها و ايثارگري‏هاي آنان بودند، به گوشه‏اي از اين خدمات كه دكترچمران شخصاً مايل به تبليغ و بازگويي آنها نبود، آگاهي دارند.

ايجاد واحد مهندسي فعال براي ستاد جنگ‏هاي نامنظم يكي از اين برنامه‏ها بود كه به كمك آن، جاده‏هاي نظامي به سرعت در نقاط مختلف ساخته شد و با نصب پمپ‏هاي آب در كنار رود كارون و احداث يك كانال به طول حدود بيست كيلومتر و عرض يك متر در مدتي حدود يك‏ماه، آب كارون را به طرف تانك‏هاي دشمن روانه ساخت، به طوري كه آنها مجبور شدند چند كيلومتر عقب‏نشيني كنند و سدي عظيم مقابل خود بسازند و با اين عمل فكر تسخير اهواز را براي هميشه از سر به دور دارند.

يكي از كارهاي مهم و اساسي او از همان روزهاي اول، ايجاد هماهنگي بين ارتش، سپاه و نيروهاي داوطلب مردمي بود كه در منطقه حضور داشتند. بازده اين حركت و شيوة جنگ مردمي و هماهنگي كامل بين نيروهاي موجود، تاكتيك تقريباً جديد جنگي بود؛ چيزي كه ابرقدرت‏ها قبلاً فكر آن را نكرده بودند. متأسفانه اين هماهنگي در خرمشهر بوجود نيامد و نيروهاي مردمي تنها ماندند. او تصميم داشت به خرمشهر نيز برود، ولي به علت عدم وجود فرماندهي مشخص در آنجا و خطر سقوط جدي اهواز، موفق نشد ولي چندين‏بار نيروهايي بين دويست تا يك‏هزار نفر را سازماندهي كرده و به خرمشهر فرستاد و آنان به كمك ديگر برادران مقاوم خود توانستند در جنگي نابرابر مقابل حملات پياپي دشمن تا مدت‏ها مقاومت كنند.

محرم ماه شهادت و پيروزي سوسنگرد:

پس از يأس دشمن از تسخير اهواز، صدام سخت به فتح سوسنگرد دل‏بسته بود تا روياي قادسيه را تكميل كند و براي دومين‏بار به آن شهر مظلوم حمله كرد و سه روز تانك‏هاي او شهر را در محاصره گرفتند و روز سوم تعدادي از آنان توانستند به داخل شهر راه يابند.

دكتر چمران كه از محاصره تعدادي از ياران و رزمندگان شجاع خود در آن شهر سخت برآشفته بود، ‌با فشار و تلاش فراوان خود و آيت‏الله خامنه‏اي، ارتش را آماده ساخت كه براي اولين‏بار دست به يك حمله خطرناك و حماسه‏‏آفرين نابرابر بزند و خود نيز نيروهاي مردمي و سپاه پاسداران را در كنار ارتش سازماندهي كرد و با نظمي نو و شيوه‏اي جديد از جانب جادة اهواز- سوسنگرد  به دشمن يورش بردند. شهيدچمران پيشاپيش يارانش، به شوق كمك و ديدار برادران محاصره شده در سوسنگرد، به سوي اين شهر مي‏شتافت كه در محاصرة تانك‏هاي دشمن قرار گرفت. او ساير رزمندگان را به سوي ديگري فرستاد تا نجات يابند و خود را به حلقة‌ محاصرة دشمن انداخت؛ چون آنجا خطر بيشتر بود و او هميشه به دامان خطر فرو مي‏رفت. در اين هنگام بود كه نبرد سختي درگرفت؛ نيروهاي كماندوي دشمن از پشت تانك‏ها به او حمله كردند و او همچون شيري در ميدان، در مصاف با دشمن متجاوز از نقطه‏اي به نقطه‏اي ديگر و از سنگري به سنگري ديگر مي‏رفت. كماندوهاي دشمن او را زير رگبار گلولة خود گرفته بودند، تانك‏ها به سوي او تيراندازي مي‏كردند و او شجاعانه بدون هراس از انبوه دشمن و آتش شديد آنها سريع، چابك، برافروخته و شادان از شوق شهادت در ركاب حسين(ع) و در راه حسين(ع). در روز قبل از تاسوعا، به آتش آنها پاسخ گفته و هر لحظه سنگر خود را تغيير مي‏داد. در همين اثناء، هم‏رزم باوفايش به شهادت رسيد و او يك‏تنه به نبرد حسين‏گونه خود ادامه مي‏داد و به سوي دشمن حمله مي‏برد. هرچه تنور جنگ گرم‏تر كي‏شد و آتش حمله بيشتر زبانه مي‏كشيد، چهرة ملكوتي او، اين مرد راستين خدا و سرباز حسين(ع)، گلگون‏تر وشوق به شهادتش افزون‏تر مي‏شد تا آنكه در حين «رقص چنين ميانه ميدان» از دو قسمت پاي چپ زخمي شد. خون گرم او با خاك كربلاي خوزستان درهم آميخت و نقشي زيبا از شجاعت و عشق به شهادت و تلاش خالصانه در راه خدا آفريد و هنوز هم گرمي قطرات خون او گرمي‏بخش رزمندگان باوفاي اسلام و سرخي خونش الهام‏بخش پيروزي نهايي و بزرگ آنان است.

با پاي زخمي بر يك كاميون عراقي حمله برد. سربازان صدام از يورش اين شير ميدان گريخته و او به كمك جوان چابك ديگري كه خود را به مهلكه رسانده بود، به داخل كاميون نشست و با لباني متبسم، ديگران را نويد پيروزي مي‏داد.

خبر زخمي شدن سردار پرافتخار اسلام، در نزديكي دروازة سوسنگرد، شور و هيجاني آميخته با خشم و اراده و شجاعت در ياران او و ساير رزمندگان افكند كه بي‏محابا به پيش تاختند و شهر قهرمان و مظلوم سوسنگرد و جان چند صد تن رزمندة مؤمن را از چنگال صداميان نجات بخشيدند. دكتر چمران با همان كاميوني كه خود را به بيمارستاني در اهواز رسانيد و بستري شد، اما بيش از يك شب در بيمارستان نماند و بعد از آن به مقر ستاد جنگ‏هاي نامنظم و دوباره با پاي زخمي و دردمند به ارشاد ياران وفادار خود پرداخت. جالب اينجا بود كه در همان شبي كه در بيمارستان بستري بود، جلسة مشورتي فرماندهان نظامي (تيمسار شهيدفلاحي، فرماندة لشگر 92، شهيد كلاهدوز، مسئولين سپاه و سرهنگ محمد سليمي كه رئيس ستاد او بود)، استاندار خوزستان و نمايندة امام در سپاه پاسداران (شهيدمحلاتي) در كنار تخت او در بيمارستان تشكيل شد و درهمان حال و همان شب، پيشنهاد حمله به ارتفاعات الله‏كبر را مطرح كرد.

آغاز حركت مجدد:

به رغم اصرار و پيشنهاد مسئولين و دوستانش، حاضر به ترك اهواز و ستاد جنگ‏هاي نامنظم و حركت به تهران براي معالجه نشد و تمام مدت را در همان ستاد گذراند، در حالي كه در كنار بسترش و در مقابلش نقشه‏هاي نظامي منطقه، مقدار پيشروي دشمن و حركت نيروهاي خودي نصب شده بود و او كه قدرت و ياراي به جبهه رفتن نداشت، دائماً به آنها مي‏نگريست و مرتب طرح‏هاي جالب و پيشنهادات سازنده در زمينه‏هاي مختلف نظامي، مهندسي و حتي فرهنگي ارائه مي‏داد. كم‏كم زخم‏هاي پاي او التيام مي‏يافت و او ديگر نمي‏توانست سكون را تحمل  كند و با چوب زيربغل به پا خاست و بازهم آمادة رفتن به جبهه شد.

به دنبال نبرد بيست و هشتم صفر (پانزدهم دي‏ماه 59) كه منجر به شكست قسمتي از نيروهاي ماشد و فاجعة هويزه به بار آمد، ديگر تاب نشستن نياورد، تعدادي از رزمندگان شجاع و جان بر كف را از جبهه فرسيه انتخاب كرد و با چند هليكوپتر كه خود فرماندهي آنها را بر عهده داشت، با همان چوب زيربغل دست به عملي بي‏سابقه و انتحاري زد. او در حالي كه از درد جنگ به خود مي‏پيچيد و از ناراحتي مي‏خروشيد، آمادة حمله به نيروهاي پشت جبهه و تداركاتي دشمن در جاده جفير به طلايه شد كه به خاطر آتش شديد دشمن، هليكوپترها نتوانستند از سد آتش آنها از منطقه هويزه بگذرند و حملة هوايي دشمن هليكوپترها را مجبور به بازگشت ساخت كه وي از اين بازگشت سخت ناراحت و عصباني بود.

ديدار امام امت:

بالاخره در اسفند ماه 59 چوب زيربغل را نيز كنار گذاشت و با كمي ناراحتي راه مي‏رفت و همراه با هم‏رزمانش از يكايك جبهه‏هاي نبرد در اهواز ديدن كرد.

پس از زخمي شدن، ‌اولين‏بار، براي ديدار با امام امت و عرض گزارش عازم تهران شد. به حضور امام رسيد و حوادثي را كه اتفاق افتاده بود و شرح مختصر عمليات و پيشنهادات خود را ارائه داد. امام امت(ره) پدرانه و با ملاطفت خاصي به سخنانش گوش مي‏داد، او و همة رزمندگان را دعا مي‏كرد و رهنمودهاي لازم را ارائه مي‏داد.

دكتر چمران از سكون و عدم تحركي كه در جبهه‏ها وجود داشت دائماً رنج مي‏برد و تلاش مي‏كرد كه با ارائه پيشنهادات و برنامه‏هاي ابتكاري حركتي بوجود آورد و اغلب اين حركت‏ها را توسط رزمندگان شجاع و جان‏بركف ستاد نيز عملي مي‏ساخت. او اصرار داشت كه هرچه زودتر به تپه‏هاي الله‏اكبر و سپس به بستان حمله شود و خود را به تنگ چزابه كه نزديكي مرز است، رسانده تا ارتباط شمالي و جنوبي نيروهاي عراقي و مرز پيوسته آنان قطع شود. بالاخره در سي‏ويكم ارديبهشت ماه سال شصت، با يك حملة‌ هماهنگ و برق‏آسا، ارتفاعات الله‏اكبر فتح شد كه پس از پيروزي سوسنگرد بزرگترين پيروزي تا آن زمان بود. شهيد چمران به همراه رزمندگان شجاع اسلام در زمرة اولين كساني بود كه پاي به ارتفاعات الله‏اكبر گذاشت؛ درحالي كه دشمن زبون هنوز در نقاطي مقاومت مي‏كرد. او و فرماندة شجاعش ايرج رستمي، دو روز بعد، با تعدادي از جان بركفان و ياران خود توانستند با فداكاري و قدرت تمام تپه‏هاي شحيطيه (شاهسوند) را به تصرف درآوردند، درحالي كه ديگران در هاله‏اي از ناباوري به اين اقدام جسورانه مي‏نگريستند.

پس از پيروزي ارتفاعات الله‏اكبر، اصرار داشت نيروهاي ما هرچه زودتر، قبل از اينكه دشمن بتواند استحكاماتي براي خود ايجاد كند، به سوي بستان سرازير شوند كه اين كار عملي نشد و شهيدچمران خود طرح تسخير دهلاويه را با ايثار و گذشت و فداكاري جان بر كف ستاد جنگ‏هاي نامنظم و به فرماندهي ايرج رستمي عملي ساخت.

فتح دهلاويه، در نوع خود عملي جسورانه و خطرناك و غرورآفرين بود. نيروهاي مؤمن ستاد پلي بر روي رودخانة كرخه زدند، پلي ابتكاري و چريكي كه خود ساخته بودند. از رودخانه عبور كردند و به قلب دشمن تاختند و دهلاويه را به ياري خداي برگ فتح كردند. اين اولين پيروزي پس از عزل بني‏صدر از فرماندهي كل قوا بود كه به عنوان طليعة پيروزي‏هاي ديگر به حساب آمد.

در سي‏ام خردادماه سال شصت، يعني يك‏ماه پس از پيروزي ارتفاعات الله‏اكبر، در جلسة فوق‏العاده شورايعالي دفاع در اهواز با حضور مرحوم آيت‏الله اشراقي شركت و از عدم تحرك وسكون نيروها انتقاد كرد و پيشنهادات نظامي خود، از جمله حمله به بستان را ارائه داد.

اين آخرين جلسة شورايعالي دفاع بود كه شهيدچمران در آن شركت داشت و فرداي آن روز، روز غم‏انگيز و بسيار سخت و هولناكي بود.

به سوي قربانگاه:

در سحرگاه سي‏ويكم خردادماه شصت، ايرج رستمي فرمانده منطقه دهلاويه به شهادت رسيد و شهيد دكترچمران به شدت از اين حادثه افسرده و ناراحت بود. غمي مرموز همه رزمندگان ستاد، بخصوص رزمندگان و دوستان رستمي را فرا گرفته بود. دسته‏اي از دوستان صميمي او مي‏گريستند و گروهي ديگر مبهوت فقط به هم مي‏نگريستند. از در و ديوار، ‌از جبهه و شهر، بوي مرگ و نسيم شهادت مي‏وزيد و گويي همه در سكوتي مرگبار منتظر حادثه‏اي بزرگ و زلزله‏اي وحشتناك بودند. شهيدچمران، يكي ديگر از فرماندهانش را احضار كرد و خود او را به جبهه برد تا در دهلاويه به جاي رستمي معرفي كند و در لحظة حركت وي، يكي از رزمندگان با سادگي و زيبايي گفت: «همانند روز عاشورا كه يكايك ياران حسين(ع) به شهادت رسيدند، عباس علمدار او (رستمي) هم به شهادت رسيد و اينك خود او همانند ظهر عاشوراي حسين(ع) آمادة حركت به جبهه است.»

همة‌ اطرافيانش هنگام خروج از ستاد با او وداع مي‏كردند و با نگاه‏هاي اندوه‏بار تا آنجا كه چشم مي‏ديد و گوش مي‎‏شنيد، او و همراهانش را دنبال مي‏كردند و غمي مرموز و تلخ بر دلشان سنگيني مي‏كرد.

دكتر چمران، شب قبل در آخرين جلسة مشورتي ستاد، يارانش را با وصاياي بي‏سابقه‏اي نصيحت كرده بود و خدا مي‏داند كه در پس چهرة ساكت و آرام ملكوتي او چه غوغا و چه شور و هيجاني از شوق رهايي، رستن از غم و رنج‏ها، شنيدن دروغ و تهمت‏ها و دم‏برنياوردن‏ها و از شوق شهادت برپا بود. چه بسيار ياران باوفاي او به شهادت رسديه بودند و اينك او خود به قربانگاه مي‏رفت. سال‏ها ياران و تربيت‏شدگان عزيزش در مقابل چشمانش و در كنارش شهيد شدند و او آنها را بر دوش گرفت و خود در اشتياق شهادت سوخت، ولي خداي بزرگ او را در اين آزمايش‏هاي سخت محك مي‏زد و مي‏آزمود، او را هر چه بيشتر مي‏گداخت و روحش را صيقل مي‏داد تا قرباني عاليتري از خاكيان را به ملائك معرفي نمايد و بگويد: اني اعلم مالاتعلمون. «من چيزهايي مي‏دانم كه شما نمي‏دانيد.»

به طرف سوسنگرد به راه افتاد و در بين راه مرحوم آيت‏الله اشراقي و شهيد تيمسار فلاحي را ملاقات كرد. براي آخرين‏بار يكديگر را بوسيدند و بازهم به حركت ادامه داد تا به قربانگاه رسيد. همة رزمندگان را در كانالي پشت دهلاويه جمع كرد، شهادت فرمانده‏شان، ايرج رستمي را به آنها تبريك و تسليت گفت و با صدايي محزون و گرفته از غم فقدان رستمي، ولي نگاهي عميق و پرنور و چهره‏اي نوراني و دلي والامال از عشق به شهادت و شوق ديدار پروردگار، گفت: «خدا رستمي را دوست داشت و برد و اگر ما را هم دوست داشته باشد، مي‏برد.»

خداوند ثابت كرد كه او را دوست مي‏دارد و چه زود او را به سوي خود فراخواند.

شهـادت:

سخنش تمام شد، با همة رزمندگان خداحافظي و ديده‏بوسي كرد، به همة سنگرها سركشي نمود و در خط مقدم، در نزديك‏ترين نقطه به دشمن، پشت خاكريزي ايستاد و به رزمندگان تأكيد كرد كه از اين نقطه كه او هست، ديگر كسي جلوتر نرود، چون دشمن به خوبي با چشم غيرمسلح ديده مي‏شد و مطمئناً دشمن هم آنها را ديده بود. آتش خمپاره كه از اولين ساعات بامداد شروع شده بود و علاوه بر رستمي قرباني‏هاي ديگري نيز گرفته بود، باريدن گرفت و دكتر چمران دستور داد رزمندگان به سرعت از كنارش متفرق شوند واز هم فاصله بگيرند. يارانش از او فاصله گرفتند و هر يك در گودالي مات و مبهوت در انتظار حادثه‏اي جانكاه بودند كه خمپاره‏ها در اطراف او به زمين خورد و با اصابت يكي از خمپاره‏هاي صداميان، يكي از نمونه‏هاي كامل انساني كه ماية‌ مباهات خداوند است، يكي از شاگردان متواضع علي(ع) و حسين(ع)، يكي از عارفان سالك راه حق و حقيقت و يكي از ارزشمندترين انسان‏هاي علي‏گونه و يكي از ياران باوفاي امام‏خميني(ره) از ديار ما رخت بربست و به ملكوت اعلي پيوست.

تركش خمپارة دشمن به پشت سر دكتر چمران اصابت كرد و تركش‏هاي ديگر صورت و سينة دو يارش را كه در كنارش ايستاده بودند، شكافت و فرياد و شيون رزمندگان و دوستان و برادران باوفايش به آسمان برخاست. او را به سرعت به آمبولانس رساندند. خون از سرش جاري بود و چهرة ملكوتي و متبسم و در عين‏حال متين و محكم و موقر آغشته به خاك و خونش، با آنكه عميقاً سخن‏ها داشت، ولي ظاهراً ديگر با كسي سخن نگفت و به كسي نگان نكرد. شايد در آن اوقات، همانطوري كه خود آرزو كرده بود، حسين(ع) بر بالينش بود و او از عشق ديدار حسين(ع) و رستن از اين دنياي پر از درد و پيوستن به روح، به زيبايي، به ملكوت اعلي و به ديار مصفاي شهيدان، فرصت نگاهي و سخني با ما خاكيان را نداشت.

در بيمارستان سوسنگرد كه بعداً به نام شهيد دكترچمران ناميده شد، كمك‏هاي اوليه انجام شد و آمبولانس به طرف اهواز شتافت، ولي افسوس كه فقط جسم بي‏جانش به اهواز رسيد و روح او سبكبال و با كفني خونين كه لباس رزم او بود، به ديار ملكوتيان و به نزد خداي خويش پرواز كرد و نداي پروردگار را لبيك گفت كه: «ارجعي الي ربك راضيه مرضيه»

از شهادت انسان‏ساز سردار پرافتخار اسلام، اين فرزند هجرت و جهاد و شهادت و اسوه حركت و مقاومت، نه تنها مردم اهواز و خوزستان بلكه امت مسلمان ايران و شيعيان محروم لبنان به پا خاستند و حتي ملل مستضعف و زاده دنيا غرق در حسرت و ماتم گرديدند.

امواج خروشان مردم حق‏شناس ما، خشمگين از اين جنايت صدام و اندوهبار و اشك‏آلود،‌ پيكر پاك او را در اهواز و تهران تشييع كردند كه «انالله و انّااليه راجعون.»

بلي، اين‏چنين زندگي سراسر تلاش و مبارزة خالصانه و عارفانه در راه خداي او آغاز گشت و اين‏چنين در كربلاي خوزستان در جهاد و نبرد روياروي عليه باطل، حسين‏گونه به خاك شهادت افتاد و به ملكوت اعلي عروج كرد و به آرزوي ديرين خود كه قرباني شدن عاشقانه در راه خدا بود، نايل گشت. خدايش رحمت كند و او را با حسين(ع) و شهداي كربلا محشور گرداند.

والسلام علي من‏اتبع‏الهدي

 

زندگی شیر صحرا

آ بشناسان ، حسن



فرمانده تکاوران در دفاع مقدس

 

در محله امامزاده یحیی در تهران متولد شد . پس از گرفتن دیپلم به دانشکده ی افسری رفت و با درجه ستوان دومی فارغ التحصیل شد . اولین دوره تکاوری را در ایران به پایان رساند و دوره های عالی فرماندهی ستاد و چتربازی را نیز طی کرد . سپس برای تکمیل دوره ی تکاوری ِ کوهستان به اسکاتلند اعزام شد . در آنجا در مسابقه ای که بین تکاوران کوهستان ارتش های جهان برگزار شد ف رتبه اول را به دست آورد . با پیروزی انقلاب اسلامی ، آبشناسان به جمع نظامیان انقلابی پیوست . با شروع جنگ تحمیلی ، با محمد بروجردی فرمانده سپاه کردستان آغاز به همکاری کرد . از آن پس مسئولیت های سنگینی بر عهده گرفت که فرماندهی کمیته ی تکاوران کوهستان ، فرماندهی تیپ 21 حمزه ، فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا از آن جمله بود . با تشکیل ستاد جنگ های نا منظم به فرماندهی دکتر چمران ، به او پیوست و مهارت و تخصص  خود را در اختیار این ستاد گذاشت و به جنگهای پارتیزانی با اشغالگران بعثی پرداخت .در جبهه های غرب ، به آبشناسان « ببر ِ کردستان » و در جبهه های جنوب « شیر ِ صحرا » می گفتند . آخرین مسئولیت او فرماندهی لشگر 33 هوا برد ( کلاه سبزها یا نیروی مخصوص ) بود . سر انجام ، آبشناسان ، هنگانی که در سال 1364 عملیات قادر را در ارتفاعات لولان عراق فرماندهی می کرد ، بر اثر اصابت ترکش گلوله ی توپ به شهادت رسید . پیکر وی در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد .

خاطراتی اززندگی معظم له

 

 

ارتباط عاطفی با جوانان

مشهدیهایی که سن آنان کفاف دهد، می دانند مسجدی که بنده در آن نماز می خواندم،

همیشه مملو از جمعیت بود و به خاطر اینکه با جوانان رابطه عاطفی برقرار می کردم،

بسیاری از آنها جوان بودند .

یک روز جوانی - که به عنوان مدگرایی - پوستین وارونه پوشیده بود و صف اول نماز نشسته بود،

 مورد اعتراض قرار گرفت .

حاجی بازاری محترم و فهمیده ای در گوش جوان چیزی گفت که آن جوان مضطرب شد!

فهمیدم که حاجی به او گفته است که مناسب نیست با این لباس صف اول بنشینید! من به جوان گفتم:

 اتفاقا شما برای صف اول مناسب هستید . همین جا بنشینید . سپس به حاجی گفتم:

 چرا می گویی این جوان عقب برود،

بگذار همه بدانند که جوان با پوستین وارونه هم می تواند به نماز جماعت بیاید و به ما اقتدا کند (1) .

ارتباط عاطفی با خانواده شهدا

در دیداری که مقام معظم رهبری در مشهد با خانواده های شهدا داشتند،

 یک روز از خانواده ای دلجویی می کردند که چهار فرزندشان شهید شده بود .

مقام معظم رهبری بعد از اینکه عکس شهیدان را برایشان آوردند،

از اسامی همه اعضای خانواده سؤال فرمودند . بعد از معارفه،

 آقا افراد را با اسم کوچک صدا می زدند و هدایایی به آنها می دادند .

در پایان، هدیه ای نیز به پدر و مادر شهید تقدیم نمودند .

در این بین، یکی از برادران این شهدای بزرگوار که جانباز بود آمد و پس از دست بوسی -

 از روی شوق - شروع به گریه کرد . مقام معظم رهبری از او دلجویی کردند .

پدر شهید گفت: آقا، برای همسر ایشان دعا کنید، چون بیمار است و دکترها پول کلانی برای مداوایش خواسته اند . مقام معظم رهبری فرمودند: هیچ ناراحتی ندارد، ان شاء الله مشکلش حل خواهد شد .

 فردای آن روز همسر این برادر به دستور ولی امر مسلمین در بیمارستان بستری

و تحت معالجه قرار گرفت .

در پایان دیدار مجددا آقا افراد خانواده را به اسم صدا می زدند و به آنها شیرینی می دادند

 و به دست مبارکشان شیرینی در دهان بچه ها می گذاشتند (2) .

اطلاع از واقعیات جامعه

مقام معظم رهبری درباره تورم و گرانی از مسئولانی انتقاد می کردند، در مقابل،

مسئولینی مدعی بودند که گزارشهای نادرست محضر ایشان ارائه می کنند .

معظم له با اطمینان پاسخ می دادند که اینها گزارشهای دیگران نیست،

محصول ارتباط من با جامعه و مردم است .

اعضای خانواده من هر روز خودشان برای خرید مایحتاج روزمره از قبیل نان و ...

به کوچه و بازار مراجعه می کنند و با این واقعیات، مانوس و دست به گریبانند (3) .

اطلاعات از 18 کانال

روزی در محضر مقام معظم رهبری بودم که یکی از علمای موجه به آقا گفتند: آقا این چه وضعی است؟

 به فقرا رسیدگی نمی شود . آقا فرمودند: پیشنهاد شما چیست؟ آن شخص گفتند:

من پیشنهاد می کنم که یک صندوق پیشنهادات راه بیندازید .

آقا سر مبارکشان را پایین انداختند و فرمودند:

من بیش از بیست سال تجربه مدیریتی در این کشور دارم، این کار جواب نمی دهد .

 سپس درباره مشکلاتی که این شخص از منطقه خودشان مطرح کرده بودند

 آقا اطلاعاتی را مطرح کردند و این شخص مبهوت مانده بود که مقام عظیم ولایت

 این اطلاعات را از کجا آورده اند . سپس آقا فرمودند:

 از هیجده کانال، اطلاعات به من می رسد و اطلاعاتی به من می رسد

که مسئولین دفتر نیز از آن بی خبرند (4) !

اعطای بینش

برای عقد دخترم خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم .

قبل از عقد، مقام معظم رهبری زوجین را به لطافت و زیبایی نصیحت کردند .

بعد از خواندن عقد، پدر داماد به آقا عرض کرد:

اجازه می دهید داماد مدحی درباره امام عصر علیه السلام بخواند؟ آقا استقبال کردند .

داماد چند دقیقه ای درباره امام زمان علیه السلام مداحی کرد و آقا او را تحسین فرمود .

آقای لاریجانی (ریاست محترم صدا و سیما) که در آنجا حضور داشت،

رو به داماد کرد و به شوخی گفت: با صدای خوبی که داری،

باید شما را دعوت کنیم تا در صدا و سیما بخوانی!

در این لحظه مقام معظم رهبری با قیافه ای جدی به آقای لاریجانی فرمودند:

طلبه های ما را از دست ما نگیر . سپس رو به داماد کردند و فرمودند:

عزیزم خوب درس بخوان . مبادا این حرفها مسیرت را عوض کند و به جای درس دنبال این کارها بروی .

این نکته برای من خیلی جالب بود که گاهی یک شوخی ممکن است مسیر شخصی را عوض کند .

بر این اساس مقام معظم رهبری داماد را متوجه ساختند که در موقعیت کنونی

فقط باید درسهایش را خوب بخواند (5) .

اقتدار و نفوذ کلام رهبری

یک بار امیر عبدالله ولی عهد عربستان محضر مقام معظم رهبری آمده بود که آقا آمرانه فرمودند:

یا منی را بسازید یا ما خودمان مهندسینی داریم که بیایند منی را بسازند .

امیرعبدالله دست روی سرش گذاشت و گفت: علی عینی یا سید القائد (رهبرا به روی چشم) .

 سال بعد که بنده حج مشرف شدم، دیدم منی را درست کرده بودند

و تمام امکانات لازم را برای زائرین فراهم آورده بودند (6) .

اگر این شهدا نبودند ...

قرار بود مقام معظم رهبری در ساعت مشخصی به منزل یکی از علما تشریف بیاورند .

پانزده دقیقه از وقت مقرر گذشت و آقا بعد از یک ربع تاخیر تشریف آوردند .

آن شخص با کنایه به آقا گفتند: شما چند دقیقه ای تاخیر داشتید . آقا فرمودند:

 بله ما به دیدن خانواده شهدا که می رویم، معمولا اگر در یک کوچه چند خانواده شهید باشد،

 به همه آنها سر می زنیم، در کوچه ای که ما رفته بودیم،

از قبل گفته بودند دو خانواده شهید حضور دارند، بعد معلوم شد خانواده شهید دیگری نیز حضور دارد،

 تاخیر ما به این علت بود .

این آقا باز درک نکرد و گفت: این کارها برای جذب قلوب بد نیست;

یعنی شما این کار را برای جذب قلوب می کنید . مقام معظم رهبری با یک حالت جدی فرمودند:

شما اسمش را هر چه می خواهید بگذارید، ولی آقای فلانی بدانید اگر این خانواده شهدا نبودند،

 اگر این خونهای پاک نبود، این عمامه بر سر بنده و جنابعالی نبود (7) .

الگوسازی

قبل از انقلاب در یکی از شبهای ماه مبارک رمضان،

جلسه ای قرآنی با حضور حضرت آیت الله خامنه ای برگزار بود و

جمع کثیری از مردم برای ملاقات آقا حضور پیدا کرده بودند .

آقای سعید طوسی که در آن زمان پسر بچه ای بود، آیاتی از قرآن را تلاوت کرد .

 پس از تلاوت، آقا ایشان را صدا زدند و به روی دست،

پسر بچه را بلند کردند و رو به جمعیت فرمودند: این پسر بچه را ببینید که چقدر خوب قرآن می خواند!

 از این فرزند یاد بگیرید و بروید قرآن را فرا گیرید .

بعد مبلغی به عنوان هدیه به آقای طوسی دادند . (8)

الگویی شایسته

در عملیات بدر، در خط مقدم، من شاهد حضور فرزند عزیز مقام معظم رهبری،

آقا مصطفی در کنار بسیجیان عارف بودم . در طول 8 سال دفاع مقدس،

بارها ایشان را در لشکرهای سید الشهداء علیه السلام و محمد رسول الله صلی الله علیه و آله دیده ام .

 این حضور شجاعانه فرزندان آقا در جبهه،

نشان از تعهد مقام معظم رهبری و توجه ایشان به تربیت فرزندان دارد (9) .

امدادرسانی به سیل زدگان

وقتی در ایرانشهر سیل آمد، خانه های بسیاری از مردم خراب شد .

ما از طریق کرمان برای کمک رسانی به ایرانشهر رفتیم . وقتی به آنجا رسیدیم پرسیدیم:

مسئولیت کارها را چه کسی به عهده دارد؟ گفتند: آن سیدی که داخل سیل است .

نزدیکتر رفتیم، سید رشیدی (آیت الله خامنه ای) را دیدیم که یک کیسه آرد به دوش گرفته،

پاچه های شلوارش را بالا زده است تا آب نگیرد و به کسانی که دچار سیل شده اند کمک می کند .

 پس از سلام و احوال پرسی، به او گفتم: چه چیز نیاز است؟ فرمودند: همه چیز نیاز است،

ولی الان کمکهای نقدی بهتر است . سریع به رفسنجان آمدیم و در مساجد پول جمع کرده،

به ایرانشهر برگشته و خدمت حضرت آیت الله خامنه ای رسیدیم . ایشان فرمودند: الان وقت خوبی است،

 آقایان همه جمع هستند، خوب است ببینیم با این پول چه کار کنیم تا بیشترین استفاده را

برای سیل زده ها داشته باشد . هر کس پیشنهادی داد، در پایان ایشان فرمودند:

به نظر می رسد برای هر یک از خانواده های سیل زده یک گوسفند پاکستانی که شیر فراوان می دهد

 وزاد و ولدش زیاد است بخریم تا بتوانند از پوست، گوشت، شیر و زاد و ولدشان استفاده کنند .

این کار ارزشمندی بود که آن موقع برای سیل زده ها انجام شد (

زندگینامه سردار خیبر

زندگینامه شهید حاج ابراهیم همت:




ادامه نوشته

سخنانی ازبانوی نور

گلچینی از سخنان حضرت زهرا(س)

حضرت فاطمه زهرا(س) فرمودند:

رسول خدا(ص) به من گفت: ای فاطمه! هرکه بر تو صلوات فرستد، خداوند او را بیامرزد و به من، در هر جای بهشت باشم، ملحق گرداند.

پدرم در زمان حیاتش به من فرمود: هرکه بر من و تو تا سه روز تحیت و سلام بفرستد، بهشت بر او واجب شود.

فاطمه(س) از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده‌اند که فرمودند: جبرئیل(ع) مرا خبر می‌دهد: همانا خوشبخت واقعی کسی است که علی(ع) را در زندگی‌ام و پس از مرگم دوست داشته باشد.

بخشی از خطبه زهرا(س):

حضرت زهرا(س) در سخنرانی معروفش در مسجد فرمودند:

خداوند ایمان را برای پاک شدن شما از شِرک قرار داد،

نماز را برای پاک شدن شما از تکبر،

زکات را برای پاک کردن جان و افزونی روزیتان،

روزه را برای محکم شدن تقوای شما،

حج را برای قوت بخشیدن دین و امامت ما را برای در امان ماندن از تفرقه قرار داد.

علمدارخمینی

سلام دوستان !

به خواست خدا وبااستعانت ازشهدا تصمیم گرفتم طرحی رو شروع کنم که اسمش هست آشنایان غریب.

آشنایان غرب روایتی است تلخ وشیرین اززندگی سرداران برزرگ 8سال دفاع مقدس که خالصانه زیستند ورفتند.

نمی دونم چرا به دلم برات شد اولین زندگینامه رو بازندگی علمدار خمینی شروع کنم .شاید علاقه ی عجیبم به آقا ابوالفضل باعثش شد.

امیدوارم مورد قبول روح بزرگ حاج حسین خرازی قرار بگیره.

برای آرامش روح بزرگش صلوات........

ادامه نوشته

واکنش کشورهای دیگر به توافق نامه 1+5باایران

واکنش ها به توافق هسته اي ايران و گروه 1+5

واکنش ها به توافق هسته اي ايران و گروه 1+5

بزرگنمایی :  


خبرگزاري آريا- توافق هسته اي رسانه هاي عربي مخالف را به سکوت واداشت.

به گزارش خبرگزاري آريا  به نقل ازخبرگزاري رويترز، فابيوس  در واکنش به توافق هسته اي گفت که اين توافق تنها حق ايران براي داشتن انرژي هسته‌يي صلح‌آميز را تاييد مي‌کند.

وزير امور خارجه انگليس نيزدر گفت‌وگو با شبکه خبري اسکاي ‌نيوز، گفت که اين توافق اجازه لغو تحريم‌هاي محدود و متناسب براي ايران را مي‌دهد که شامل لغو انسداد برخي از دارايي‌هاي ايران و لغو برخي تحريم‌ها از اقلامي مانند طلا، فلزات گران‌بها و کالاهاي پتروشيمي است.
هيگ گفت: بخش اعظم تحريم‌ها تا زماني که يک توافق جامع و نهايي حاصل شود که به دنيا اطمينان دهد برنامه هسته‌يي ايران در آينده منحصرا براي مقاصد صلح‌آميز خواهد بود، در جاي خود باقي مي‌ماند.

خبرگزاري فرانسه نيز گزارش داد ، "بنيامين نتانياهو" در واکنش به توافق به دست آمده ميان ايران و کشورهاي 1+5، در مذاکرات ژنو گفت : اين توافقي بد است چون به ايران هر چه مي خواهد مي دهد. لغو محدود تحريم ها در حالي که همچنان فعاليت هسته اي اين
فرانسه اعلام کرد که توافق بين ايران و گروه 1+5 در زمينه برنامه هسته‌يي‌اش گام مهمي براي حفظ صلح و امنيت است، ولي بايد تحت نظارت دقيق قرار گيرد تا اجرايي شدن آن تضمين شود.

ويليام هيگ در گفت‌وگو با شبکه خبري اسکاي ‌نيوز، گفت که اين توافق اجازه «لغو تحريم‌هاي محدود و متناسب» براي ايران را مي‌دهد که شامل لغو انسداد برخي از دارايي‌هاي ايران و لغو برخي تحريم‌ها از اقلامي مانند طلا، فلزات گران‌بها و کالاهاي پتروشيمي است.
هيگ گفت: بخش اعظم تحريم‌ها تا زماني که يک توافق جامع و نهايي حاصل شود که به دنيا اطمينان دهد برنامه هسته‌يي ايران در آينده منحصرا براي مقاصد صلح‌آميز خواهد بود، در جاي خود باقي مي‌ماند.
به گزارش  خبرگزاري فرانسه، "بنيامين نتانياهو" در واکنش به توافق به دست آمده ميان ايران و کشورهاي 1+5، در مذاکرات ژنو گفت : اين توافقي بد است چون به ايران هر چه مي خواهد مي دهد. لغو محدود تحريم ها در حالي که همچنان فعاليت هسته اي اين کشور ادامه دارد.
به گفته نخست وزير رژيم صهيونيستي، توافق حاصل شده ميان ايران و کشورهاي 1+5، يک اشتباه تاريخي است.

آويگدور ليبرمن وزير امور خارجه رژيم صهيونيستي در واکنش به توافق هسته اي کشورمان با غرب گفت: اين توافق بزرگترين پيروزي ديپلماتيک براي ايران طي چند سال اخير است.
وي گفت: ما در مرحله جديدي قرار داريم و اسرائيل بايد درباره امور فکر کند. ليبرمن در عين حال گفت که عربستان سعودي، مصر و ترکيه به مسابقه تسليحاتي خواهند پيوست.

لاوروف هم در واکنش به توافق اذعان داشت: من فکر مي‌کنم که همه طرفين در اين توافق برنده شده باشند. اولا ما بطور اساسي خطر گسترش تسليحات هسته‌اي را که برخي کشورها در مورد آن نگران بودند را بسيار کاهش داديم. اکنون اجتناب از عواملي که مانع از فعاليت آژانس بين المللي انرژي اتمي مي شد، برطرف شده است و ما اطمينان کامل داريم که ايران همکاري لازم را با آژانس خواهد داشت.

به گزارش شبکه خبري «سي ان ان»، يک منبع عربستاني تأکيد کرده که رياض از توافق حاصل شده ميان ايران و 1+5 راضي نيست.
شبکه خبري الجزيره که يک شبکه قطري است و زير نظر دولت اين کشور اداره مي شود، هيچ توجهي به اين نشست نکرد و مشغول پخش برنامه هاي عادي خود در خصوص مصر بودد.در اين ميان سکوت و بي تفاوتي خشم اعراب از شيوه بازتابشان در رسانه هايشان از امضاي اين توافق نامه به روشني قابل برداشت است.

شبکه العربيه براي مخفي کردن اين خشم گزارش مي دهد که تحريم هاي اقتصادي غرب فشار بسياري به اقتصاد ايران وارد آورد و اين کشور مجبور شد پاي ميز مذاکره بنشيند و به غرب امتياز دهد.

روزنامه مصري الشروق نيز گزارش داد که اين توافق نامه گامي بزرگ براي ايران براي پيوستن به جمع کشورهاي قدرتمند جهان محسوب مي شود و مي تواند اختلافات موجود ميان تهران و غرب را بسيار کاهش دهد. اين روزنامه مصري در ادامه به خشم نتانياهو به امضاي اين توافق نامه اشاره کرده و گزارش مي دهد که نخست وزير رژيم صهيونيستي امضاي اين توافق نامه را خطايي تاريخي توصيف کرده است.

شبکه الميادين واکنش مقامات رژيم صهيونيستي و محافل رسانه اي اين رژيم در برابر امضاي توافقنامه ژنو را به صورت خبرهاي فوري پخش کرد.  

بی شک توافقنامه 1+5با ایران بزرگترین اشتباه تاریخ بوده است.نتانیاهو

بی شک توافقنامه 1+5با ایران بزرگترین اشتباه تاریخ بوده است.نتانیاهو

این واکنش صریح وخشمگینانه نخست وزیر اسرائیل به این توافق نامه است.

رژیم صهیونیستی: توافق ژنو، بزرگترین پيروزی ايران است

اويگدور ليبرمن ، وزير خارجه رژيم صهيونيستي
اويگدور ليبرمن ، وزير خارجه رژيم صهيونيستي
مسئولان رژیم صهیونیستی با ابراز خشم از توافق امضا شده بین ایران و کشورهای گروه 1+5، این توافق را بزرگترین پیروزی دیپلماسی ایران توصیف کردند.

به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم به نقل از "السفیر"، صبح امروز (یکشنبه) پس از امضای توافقنامه ایران و کشورهای گروه ، دفتر نخست وزیر رژیم صهیونیستی در بیانیه‌ای این توافقنامه را "بد" توصیف کرد و گفت: "این توافقنامه خواسته ایران را عملی کرد؛ لغو بخشی از تحریم ها و ابقای بخش مهمی از برنامه هسته ای."
دفتر نتانیاهو همچنین از اینکه این توافق به ایران اجازه می‌دهد به غنی سازی ادامه دهد و سانترفیوژها همچنان فعال باشند، ابراز تأسف کرد.
"نوتالی بنیت" وزیر اقتصاد رژیم صهیونیستی اظهار داشت که این رژیم به این توافقنامه پایبند نیست و "حق دارد که از خود دفاع کند".!
وی مدعی شد: "ایران اسرائیل را تهدید می کند و اسرائیل هم حق دارد که از خود دفاع کند."
"اویگدور لیبرمن"  وزیر خارجه رژیم صهیونیستی نیز با ابراز تأسف از این توافقنامه، آن را "بزرگترین پیروزی دیپلماتیک ایران" توصیف کرد. وی خاطرنشان کرد که با این توافق حق غنی سازی  ایران به رسمیت شناخته شد.

"یائیر لاپید" وزیر دارایی رژیم اشغالگر نیز از موضع وزیر خارجه فرانسه به دلیل تمجید از توافق ایران و 6 کشور، ابراز تأسف کرد.

بی‌شك فضل الهی و دعا و پشتیبانی ملت ایران عامل این موفقیت بوده.سید علی خامنه ای

پاسخ رهبر معظم انقلاب به نامه رئیس‌جمهور

رهبر معظم انقلاب اسلامي
رهبر معظم انقلاب اسلامي
حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پاسخ به نامه حجت الاسلام والمسلمین روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران در خصوص روند مذاكرات هسته‌ای، ضمن تقدیر و تشكر از هیأت مذاكره كننده كشورمان تأكید كردند: بی‌شك فضل الهی و دعا و پشتیبانی ملت ایران عامل این موفقیت بوده و ایستادگی در برابر زیاده خواهیها همواره باید شاخص خطّ مستقیم حركت مسئولان این بخش باشد.

به گزارش روز یکشنبه پایگاه خبری شبکه العالم، متن نامه رئیس جمهور و پاسخ رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم‌ الله الرحمن الرحیم
محضر مبارك رهبر معظم انقلاب اسلامی
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دامت بركاته
باسلام و تحیات وافره،
خدای بزرگ را سپاس می‌گویم كه در نخستین ماه‌های شروع كار دولت تدبیر و امید، فرزندان انقلابی شما توانستند در مذاكراتی دشوار و پیچیده، حقانیت ملت ایران در فعالیت‌های هسته‌ای را در صحنه بین‌المللی اثبات كنند و گام نخست را به گونه‌ای پیش برند كه حقوق هسته‌ای و حق غنی‌سازی ملت ایران مورد اذعان قدرتهای جهانی -كه سالها سعی بر انكار آن داشتند- قرار گیرد و راه برای گام‌های بلند بعدی در حراست از پیشرفت‌های فنی و اقتصادی كشور گشوده شود.
توفیق در این مذاكرات نشان داد كه می‌توان با رعایت همه اصول و خطوط قرمز نظام، با ارائه منطقی و مستدلِ مواضع ملت ایران و اتمام حجت برای افكار عمومی جهان، قدرتهای بزرگ را نیز به احترام به حقوق ملت ایران فراخواند و گام‌های بعدی را نیز در مسیر حل و فصل نهایی اختلافات با استحكام برداشت.
بی‌شك این موفقیت، حاصل عنایات حق و رهنمودهای رهبری عالیقدر نظام و حمایت بی‌دریغ ملت ایران بوده است و توفیق نهایی نیز دراین مسیر در گرو تداوم ارشادات جنابعالی و حمایت و یاری مردم شریف و صبور ایران خواهد بود.
دستاوردهای قطعی این توافق اولیه، به رسمیت شناخته‌شدن حقوق هسته‌ای ایران و حراست از دستاوردهای هسته‌ای فرزندان این مرز و بوم بوده است و در كنار آن با توقف روند تحریم‌های ظالمانه، بخشی از فشارهای غیرقانونی در تحریم‌های یك‌جانبه برداشته و فروپاشی سازمان تحریم آغاز شده است. درنتیجه این ابتكار ایران اسلامی و استقامت ملت بزرگ ایران، قدرتهای بزرگ به این نتیجه رسیدند كه تحریم و فشار، راه به جایی نخواهد برد و همان‌گونه كه ایران از آغاز اعلام كرده بود، برای كسب توافق، راهی جز احترام متقابل و مذاكره عزتمندانه وجود ندارد، موضوعی كه متأسفانه طرف مقابل با تأخیر به درك آن رسید. بی‌تردید حصول این توافق، به نفع همه كشورهای منطقه و صلح و پیشرفت جهانی در راستای رویكرد برد-برد خواهد بود.
اینجانب با تبریك این توفیق الهی به حضور رهبری معظم انقلاب، از هدایت و حمایت جنابعالی سپاسگزارم و با تقدیر و تشكر از پشتیبانی‌های بی‌شائبه ملت بزرگ ایران و گرامیداشت یاد شهیدان هسته‌ای، عهد خالصانه این دولت را در خدمت به این ملت قدرشناس تجدید می‌كنم و استمرار دعای خیر جنابعالی و آحاد ملت را مسئلت دارم.
حسن روحانی
۳/آذر/۹۲


بسمه تعالی
جناب آقای رئیس‌جمهور
دستیابی به آنچه مرقوم داشته‌اید در خور تقدیر و تشكر از هیئت مذاكرات هسته‌ئی و دیگر دست اندر كاران است و میتواند پایه‌ی اقدامات هوشمندانه‌ی بعدی قرار گیرد. بی‌شك فضل الهی و دعا و پشتیبانی ملت ایران عامل این موفقیت بوده و در آینده نیز خواهد بود ان‌شاء الله. ایستادگی در برابر زیاده خواهیها همواره باید شاخص خطّ مستقیم حركت مسئولان این بخش باشد، و چنین خواهد بود ان‌شاء الله.
سیّد علی خامنه‌ای

بالاخره مقاومت ملت ایران به ثمر رسید؛حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته شد.

در این توافق‌نامه آمده است: فعالیت در سایت‌های هسته‌یی اراک نطنز و فردو به شکل کنونی ادامه پیدا خواهد کرد و تحریم‌ها افزایش نخواهد یافت.

درک‌ گام‌های اولیه در زمینه‌ برنامه هسته‌یی ایران

در این تفاهم‌نامه که به امضاء طرفین رسیده به نقل از گروه 1+5 (آمریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه، روسیه و چین به کمک اتحادیه اروپا) با بیان این‌که در مذاکرات جدی و اساسی با ایران با هدف رسیدن به یک راه حل دیپلماتیک و قابل راستی‌آزمایی که مانع دستیابی ایران به یک سلاح هسته‌یی می‌شود، شرکت داشته‌اند، آمده است: رییس‌جمهور اوباما با صراحت گفته است که دستیابی به یک راه حل صلح‌آمیز که ایران را از رسیدن به بمب هسته‌یی بازدارد به نفع منافع ملی آمریکاست.

این ادعا در متن آن‌چه منتشر شده آمده است که «امروز ایران و گروه 1+5 به مجموعه‌ای از درک‌های اولیه رسیدند که پیشرفت برنامه هسته‌یی ایران را متوقف می‌کند و آن را از نظر جنبه‌های کلیدی عقب می‌راند.

این‌ها اولین محدودیت‌های معناداری است که ایران پس از نزدیک به یک دهه در زمینه برنامه هسته‌یی‌اش پذیرفته است.»

1+5 معتقدند: گام شش ماهه اولیه شامل محدودیت‌های قابل توجه برای برنامه هسته‌یی ایران است و به مهم‌ترین نگرانی‌های ما از جمله در زمینه‌ توانایی‌های غنی‌سازی ایران، ذخایر اورانیوم غنی‌شده، تعداد و توانایی‌های سانتریفیوژهایش و توانایی ایران برای تولید پلوتونیوم در سطح تسلیحاتی با استفاده از رآکتور اراک می‌پردازد. مصالحاتی که ایران متعهد شده است به عنوان بخشی از این گام اولیه انجام دهد علاوه بر آن شفافیت بیشتر و نظارت‌های سرزده‌تر برنامه هسته‌یی‌اش را در اختیار ما قرار می‌دهد.

مذاکره کنندگان با ایران در متن توافقنامه منتشر شده آورده اند: در گذشته این نگرانی مطرح شده بود که ایران از مذاکرات برای خرید زمان به منظور پیشبرد برنامه‌ هسته‌یی‌اش استفاده خواهد کرد. این اقدامات گام اولیه اگر با یکدیگر اتخاذ شود کمک می‌کند که ایران نتواند از پوشش مذاکرات برای تداوم پیشبرد برنامه هسته‌یی‌اش در مدتی که ما درباره‌ یک راه حل درازمدت و جامع که همه‌ نگرانی‌های جامعه بین‌المللی را برطرف می‌کند مذاکره می‌کنیم، استفاده کند. در ازای آن و به عنوان بخشی از این گام اولیه، گروه 1+5 لغو تحریم‌های محدود، موقتی، هدفمند و قابل بازگشتی را به ایران ارایه می‌ کند. ساختار این لغو تحریم‌ها طوری است که بخش اعظم رژیم تحریم‌ها از جمله ساختار تحریم‌های کلیدی نفت، بانکداری و مالی در جای خود باقی می‌ماند. گروه 1+5 به اعمال شدید این تحریم‌ها ادامه خواهد داد. اگر ایران به تعهداتش عمل نکند، ما لغو تحریم‌های محدود را لغو خواهیم کرد و تحریم‌های اضافی به ایران اعمال می‌کنیم.

گروه 1+5 و ایران علاوه بر آن درباره‌ پارامترهای کلی یک راه حل جامع که برنامه هسته‌یی ایران را در درازمدت محدود خواهد کرد، تضمین‌های قابل راستی‌آزمایی مبنی بر ماهیت منحصرا صلح‌آمیز فعالیت‌های هسته‌یی ایران به جامعه بین‌المللی ارایه خواهد کرد و اطمینان حاصل می‌کند که هرگونه تلاشی از جانب ایران برای دنبال کردن سلاح هسته‌یی بلافاصله تشخیص داده خواهد شد، گفت‌وگو کردند.

مجموعه درک‌ها علاوه بر آن شامل اذعان ایران به این است که باید به همه‌ قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل و همین‌طور مسائل گذشته و حال مربوط به برنامه هسته‌یی ایران که توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مشخص شده است بپردازد. این شامل حل سوالات مربوط به ابعاد نظامی احتمالی در برنامه هسته‌یی ایران از جمله فعالیت‌های ایران در پارچین است.

به عنوان بخشی از یک راه حل جامع، ایران علاوه بر آن کاملا به وظایفش تحت معاهده‌ منع گسترش تسلیحات هسته‌یی (ان‌پی‌تی) و وظایفش در قبال آژانس عمل کند. در زمینه‌ یک راه حل جامع، تا زمانی که همه چیز مورد توافق قرار نگیرد، توافقی حاصل نمی‌شود. به طور خلاصه این گام اولیه تا شش ماه اعتبار دارد و یک وضعیت نهایی قابل پذیرش برای آمریکا یا شرکای ما در گروه 1+5 به حساب نمی‌آید.

بر اساس توافقنامه منتشر شده از سوی 1+5:

ایران متعهد شده است که غنی‌سازی بالاتر از 5 درصد را متوقف کند و ارتباطات فنی لازم برای غنی‌سازی بالای 5 درصد را برچیند.

ایران تعهد کرده است که همه‌ ذخایر اورانیوم غنی شده تا نزدیکی 20 درصد خود را پیش از به پایان رسیدن فاز اولیه به زیر 5 درصد تضعیف کند و یا به شکلی تبدیل کند که برای غنی‌سازی بیشتر مناسب نیست.

ایران متعهد شده است که پیشرفت توانایی غنی‌سازی‌اش را متوقف کند.

هیچ‌گونه سانتریفیوژ نسل بعدی برای غنی‌سازی اورانیوم نصب نکند یا از آن‌ها استفاده نکند.

تقریبا نیمی از سانتریفیوژهای نصب شده در نطنز و سه چهارم سانتریفیوژهای نصب شده در فردو را به کار نیندازد؛ طوری که نتوان از آن‌ها برای غنی‌سازی اورانیوم استفاده کرد.

تولید سانتریفیوژش را به تعدادی که برای تعویض ماشین‌های خراب شده لازم است محدود کند؛ طوری که ایران نتواند از این شش ماه برای جمع‌آوری سانتریفیوژها استفاده کند.

ایران متعهد شده است که ذخایر اورانیوم با غنای پایین 3/5 درصد خود را افزایش ندهد، طوری که میزان آن در پایان شش ماه نسبت به آن‌چه در آغاز (این مدت زمانی) داریم بیشتر نشود و هرگونه اورانیوم غنی شده‌ی 3/5 درصدی که به تازگی غنی‌سازی شده به اکسید تبدیل شود.

ایران متعهد شده است که فعالیت‌هایش در اراک را بیشتر از این پیش نبرد و پیشرفت در زمینه‌ مسیر پلوتونیوم را متوقف کند.

ایران متعهد شده است که رآکتور اراک را راه‌اندازی و سوخت‌گذاری نکند و تولید سوخت برای رآکتور اراک را متوقف کند. سوخت رآکتور اراک را بیشتر از این آزمایش نکند. هیچ‌یک از قطعات اضافی رآکتور در اراک را نصب نکند. سوخت و آب سنگین را به سایت رآکتور منتقل نکند. تاسیساتی که قابلیت بازفرآوری داشته باشد، نسازد.

ایران بدون بازفرآوری نمی‌تواند پلوتونیوم را از سوخت مصرف شده جدا کند.

شفاف‌سازی بی‌سابقه و نظارت سرزده روی برنامه هسته‌یی ایران

ایران متعهد شده است که:

دسترسی روزانه به نطنز و فردو را در اختیار بازرسان آژانس قرار دهد. این دسترسی روزانه به بازرسان اجازه می‌دهد که تصاویر دوربین‌های امنیتی را بررسی کنند تا از نظارت جامع مطمئن شوند. این دسترسی اجازه‌ شفافیت بیشتر در زمینه‌ غنی‌سازی را در این سایت‌ها می‌دهد و زمان تشخیص هرگونه خودداری از پایبندی (نسبت به تعهدات) کوتاه‌تر می‌کند.

دسترسی به تاسیسات مجموعه سانتریفیوژها را برای آژانس فراهم کند.

دسترسی به تاسیسات تولید و انبار قطعات گرداننده‌ی سانتریفیوژها را برای آژانس فراهم کند.

دسترسی به معادن و کارخانه‌های تولید اورانیوم را برای آژانس فراهم کند.

دسترسی به اطلاعات طراحی رآکتور اراک را که از مدت‌ها پیش خواستار آن بودیم فراهم کند. این اقدام، اطلاعاتی بسیار مهم را درباره‌ این رآکتور که پیش از این در دسترس قرار نداشت، ارایه می‌کند.

دسترسی بیشتری به رآکتور اراک را برای بازرسان فراهم کند.

برخی داده‌ها و اطلاعات کلیدی که در پروتکل الحاقی توافقنامه‌ پادمانی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و کد اصلاح شده‌ 3/1 به آن اشاره شده است، ارایه کند.

مکانیزم راستی‌آزمایی

از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی خواسته می‌شود که بسیاری از این گام‌های راستی‌آزمایی را که در راستای نقش این سازمان در زمینه‌ بازرسی‌ها در ایران است، انجام دهد. علاوه بر آن گروه 1+5 و ایران نسبت به برقراری یک کمیسیون مشترک برای همکاری با آژانس به منظور نظارت بر اجرا و حل مسائلی که ممکن است پیش آید متعهد شده‌اند.

این کمیسیون مشترک علاوه بر آن با آژانس برای تسهیل رفع نگرانی‌های حال و گذشته در زمینه‌ برنامه‌ هسته‌یی ایران از جمله گام نظامی احتمالی برنامه هسته‌یی ایران و فعالیت‌های ایران در پارچین، کار می‌کند.

لغو محدود، موقتی و قابل بازگشت تحریم‌ها

در ازای این گام‌ها، گروه 1+5 لغو تحریم‌های محدود، موقتی، هدفمند و قابل بازگشتی را ارایه می‌کند و در عین حال بخش اعظم تحریم‌های‌مان از جمله ساختار تحریم‌های نفتی، مالی و بانکداری را حفظ می‌کنیم. اگر ایران به تعهداتش عمل نکند، لغو تحریم‌ها را لغو می‌کنیم. گروه 1+5 به طور مشخص متعهد شده است که:

به مدت شش ماه، اگر ایران به تعهداتش تحت این توافق عمل کند، تا جایی که تحت سیستم‌های سیاسی‌شان امکان‌پذیر باشد تحریم‌های هسته‌یی جدیدی را اعمال نکنند.

برخی تحریم‌ها در زمینه‌ طلا و فلزات گرانبها، بخش خودروسازی ایران و صادرات پتروشمی ایران را به حالت تعلیق درآورد و احتمالا حدود 1/5 میلیارد دلار درآمد را در اختیار ایران قرار دهد.

مجوز بازرسی‌ها و تعمیرات مرتبط با ایمنی در داخل ایران را برای برخی خطوط هوایی خاص ایرانی بدهد.

اجازه دهد که خرید نفت ایران در سطح فعلی که به نحو قابل توجهی کاهش یافته است یعنی سطوحی که 60 درصد کمتر از دو سال پیش است باقی بماند.

در مدتی که ایران به تعهداتش عمل می‌کند، 4/2 میلیارد دلار از این فروش‌ها اجازه پیدا می‌کند در اقساط به ایران انتقال یابد.

اجازه دهد که 400 میلیون دلار به صورت کمک‌های تحصیلی دولتی از صندوق‌های ایرانی محدودی مستقیما به موسسات آموزشی شناخته شده در کشورهای ثالث انتقال یابد تا هزینه‌های تحصیلی دانشجویان ایرانی تسویه شود.

تعاملات انسان‌دوستانه

تعاملات انسان‌دوستانه که طبق قانون آمریکا اجازه‌ آن داده شده است را تسهیل بخشند. تعاملات انسان‌دوستانه با صراحت از تحریم‌های کنگره مستثنی قرار داده شده است تا این کانال، دسترسی به هیچ‌گونه منبع جدید درآمدی را در اختیار ایران قرار ندهد. تعاملات انسان‌دوستانه، تعاملات مربوط به خرید غذا، کالاهای کشاورزی، دارو، ابزارآلات پزشکی توسط ایران است؛ ما علاوه بر آن معاملات مربوط به هزینه‌های پزشکی را که در خارج از کشور به وجود آمده است تسهیل می‌بخشیم. ما این کانال را برای نفع‌رسانی به مردم ایران برقرار خواهیم کرد.

مدنظر قرار دادن لغو محدود تحریم‌ها

به طور کلی حدود 7 میلیارد دلار حاصل از لغو تحریم‌ها بخش کوچکی از هزینه‌هایی است که ایران در مدت زمان این فاز اولیه تحت تحریم‌هایی که در جای خود باقی خواهد ماند دریافت خواهد کرد. دسترسی به بخش اعظم دارایی‌های خارجی ایران که حدود 100 میلیارد دلار است به واسطه‌ تحریم‌ها امکان‌پذیر نیست یا محدود است.

در شش ماه آینده فروش نفت خام ایران نمی‌تواند افزایش یابد. تحریم‌های نفتی به تنهایی در مقایسه با آن‌چه ایران در یک دوره‌ شش ماهه در سال 2011 یعنی پیش از اجرایی شدن این تحریم‌ها به دست آورد، باعث از دست رفتن حدود 30 میلیارد دلار درآمد توسط ایران می‌شود که حدود 5 میلیارد دلار در ماه است. اگرچه ایران اجازه‌ دسترسی به 4/2 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی‌اش را خواهد داشت، حدود 15 میلیارد دلار از درآمدهایش در طول این مدت به حساب‌های مسدود شده‌اش در خارج از کشور ریخته خواهد شد. به طور خلاصه ما انتظار داریم که موجودی پول ایران در حساب‌های مسدود شده‌اش در خارج از کشور تحت مفاد این توافق افزایش یابد، نه کاهش.

گروه 1+5 با تاکید بر «حفظ فشار اقتصادی به ایران و حفظ ساختار تحریم‌های‌شان» آورده‌اند: در طول فاز اولیه، ما به اعمال شدید تحریم‌های‌مان علیه ایران از جمله اتخاذ اقدامات علیه کسانی که سعی می‌کنند از تحریم‌های‌مان اجتناب کنند یا آن‌ها را دور بزنند ادامه خواهیم داد. تحریم‌هایی که روی فروش نفت خام تاثیر می‌گذارند هم‌چنان به دولت ایران فشار وارد خواهند آورد.

1+5 در توافقنامه منتشر شده مدعی شده اند: ما در همکاری با شرکای بین‌المللی‌مان فروش نفت ایران را از 2/5 میلیون بشکه در روز در اوایل سال 2012 به یک میلیون بشکه در روز در مرحله‌ کنونی رسانده‌ایم و توانایی فروش تقریبا 1/5 میلیون بشکه در روز را از ایران گرفته‌ایم. یعنی از دست رفتن بیش از 80 میلیارد دلار از اوایل سال 2012 که ایران هرگز نمی‌تواند آن را جبران کند. تحت این گام اولیه، ممنوعیت فروش نفت خام به اتحادیه اروپا در جای خود باقی خواهد ماند و فروش نفت ایران به حدود یک میلیون بشکه در روز محدود خواهد شد که موجب می‌شود ایران هر ماه 4 میلیارد دلار بیشتر را در زمینه‌ فروش نفت از دست بدهد.

تحریم‌هایی که روی صادرات کالاهای نفتی به ایران تاثیر می‌گذرارد که باعث از دست رفتن میلیاردها دلار درآمد می‌شود، در جای خود باقی خواهد ماند.

بخش اعظم حدود 100 میلیارد دلار ایران که در منابع ارزی خارجی این کشور قرار دهد طبق تحریم‌ها هم‌چنان خارج از دسترس یا محدود است.

سخنانی ازحضرت علی ع

فرق است ميان اين دو عمل ، عملى كه لذتش رفته و عواقب ناگوارش ‍ مانده است و عملى كه رنجش سپرى شده و اجر و ثوابش باقى است .

كسى كه در عمل كوتاهى كند به اندوه دچار گردد و خداوند را، به كسى كه خدا را در مال و جانش نصيبى نباشد، نيازى نيست .

بزرگى خداوند در نظر تو سبب مى شود كه آفريدگان در چشمت خرد آيند.

دنيا همانند مار است . چون بر آن دست كشند، نرم آيد، ولى در درون آن زهر كشنده است . مردم فريب خورده و نادان بدان ميل كنند و خردمند عاقل از آن دورى جويد.

هيچ ثروتى سودمندتر از عقل نيست و هيچ تنهايى وحشت انگيزتر از خودپسندى نيست و هيچ عقلى ، چون انديشيدن و تدبير نيست و هيچ كرامتى چون تقوى نيست و هيچ هم نشينى چون خوشخويى نيست و هيچ ميراثى چون ادب نيست و هيچ رهبرى چون توفيق نيست و هيچ تجارتى چون عمل صالح نيست و هيچ سودى چون ثواب آخرت نيست و هيچ پارسايى چون توقف در برابر شبهه نيست و هيچ زهدى چون زهد در حرام نيست و هيچ ايمانى چون حيا و شكيبايى نيست و هيچ حسبى چون تواضع نيست و هيچ شرافتى چون علم نيست و هيچ عزتى چون بردبارى نيست و هيچ پشتيبانى استوارتر از مشورت نيست.

برآوردن حاجتها، جز به سه چيز، راست نيايد. خرد شمردن آن تا در نزد خدا بزرگ آيد. پنهان داشتن آن تا به هنگام پاداش آشكار شود و شتاب در انجام دادن آن تا گوارا شود.

هرگاه خبرى شنيديد آن را نيك بفهميد و در آن بينديشيد، نه اينكه بشنويد و نقل كنيد. زيرا نقل كنندگان علم بسيارند ولى ، انديشه كنندگان در آن اندك اند.

خدا را بندگانی است که برای سود رساندن به دیگران نعمت های خاصی به آنان بخشیده است، تا آنگاه که دست بخشنده دارند نعمت ها را در دستشان باقی می گذارد، هر گاه از بخششش دریغ کنند، نعمت ها را از دستشان و به دست دیگران خواهد داد.

حضرت علي (ع)

دانستنی های قرآن


آیا میدانید : تعداد ۱۰۱۵۰۳۰ نقطه در قرآن بکار رفته است

آیا میدانید : تعداد ۵۰۹۸ محل وقف در قرآن وجود دارد

آیا میدانید : تعداد ۳۹۵۸۶ عدد کسره در قرآن بکار برده شده است

آیا میدانید : تعداد ۱۹۲۵۳ عددتشدید در قرآن بکار برده شده است

آیا میدانید : بهترین نوشیدنی که در قرآن ذکر شده ( شیر ) می باشد

آیا میدانید : بهترین خوردنی که در قرآن ذکر شده ( عسل ) می باشد

آیا میدانید : بزرگترین عدد در سوره صافات آیه ۱۴۷ آمده که صد هزار می باشد.

آیا میدانید : کمترین حرفی می در قرآن بکار رفته حرف ( ظاء) می باشد

آیا میدانید : بزرگترین سوره قرآن دارای ۲۵۵۰۰ حرف می باشد

آیا میدانید : تعداد کلمات سوره تکویر برابر با تعداد سوره های قران است

آیا میدانید : سوره اخلاص به نسب نامه خداوند معروف است

آیا میدانید : سوره حمد دوبار بر پیامبر نازل شده یکبار در مکه و یکبار در مدیه

آیا میدانید : سوره عادیات منسوب به حضرت علی (ع) است

آیا میدانید : در سوره نساء به قوانین ازدواج اشاره شده است

آیا میدانید : آیه ای که سر بریده امام حسین (ع) در شام تلاوت نمود آیه ۹ سوره کهف می باشد.

آیا میدانید : در آیه ۶ سوره مائده مراحل وضو بیان شده است

آیا میدانید : حضرت سلیمان نخستین شخصی بود که بسم الله الرحمن الرحیم نوشت.

آیا میدانید : حضرت موسی (ع) داماد حضرت شعیب (ع) بود

آیا میدانید : حضرت ادریس (ع) اولین شخصی بود که لباس دوخت و خط نوشت

آیا میدانید : پرنده ای که در دربار حضرت سلیمان (ع) خدمت می کرد (هدهد) نام داشت

آیا میدانید : به حیوای که از طرف خدا وحی شد زنبور بود (آیه ۶۸ یوره نحل)

آیا میدانید :صحیفه سجادیه به خواهر قرآن معروف است

آیا میدانید : رودکی، ناصرخسرو و حافظ شاعرانی بودند که در نوجوانی حافظ کل قرآن بودند.

آیا میدانید : سلمان فارسی اولین شخصی بود که سوره حمد را به زبان فارسی ترجمه کرد.

آیا میدانید : استاد محمود خلیل الحصری اولین کسی بود که قرآن را به روش ترتیل خواند.

آیا میدانید : قران دارای ۱۱۴ سوره است

آیا میدانید : قران دارای ۳۰ جزء است

آیا میدانید : قران دارای ۱۲۰ حزب است

آیا میدانید : قران دارای ۶,۲۳۶ ایه (نشانه) است

آیا میدانید : قران دارای ۷۷,۷۰۱ کلمه است

آیا میدانید : قران دارای ۳۲۳,۶۷۱ حرف است

آیا میدانید : قران دارای ۹۳,۲۴۳ فتحه است

آیا میدانید : قران دارای ۳۹,۵۸۶ کسره است

آیا میدانید : قران دارای ۴,۸۰۸ ضمه است

آیا میدانید : قران دارای ۱۹,۲۵۳ تشدید است

آیا میدانید : قران دارای ۳,۲۷۲ همزه است

آیا میدانید : قران دارای ۱,۷۷۱ مد است

آیا میدانید : قران دارای ۱,۰۱۵,۰۳۰ نقطه است

آیا میدانید : قران دارای ۵,۰۹۸ وقف است

آیا میدانید : قران در ۲۳ سال بر پیامبر نازل شد

دوستان انجمنی!سخنرانی محکم ومنطقی رهبر عزیزمون آتیش انداخت تو قلب دولت فرانسه.

اظهارت مقام معظم رهبری تا آنجا به فرانسویها فشار آورد که وزارت خارجه این کشور طاقت نیاورد و در حمایت از آقای خود ( رژیم صهیونیستی) اعلام کرد که اظهارات مقام معظم رهبری را قبول ندارد!.

گروه سیاسی، در حالی که دولت فرانسه دست خود را در دور دوم مذاکرات هسته ای در ژنو رو کرد و با تمام قدرت و در حمایت از متحدان اسرائیلی و سعودی خود از امضای تفاهمنامه گروه 1+5 با ایران ممانعت کرد. امروز رهبر معظم انقلاب در بیاناتی از تحرکات اینچنینی در بین برخی کشورهای اروپایی ابراز دلسردی کرد و البته آنچه را که لایق رژیم صهیونیستی بود را بیان نمود.

به گزارش بولتن نیوز، اظهارت مقام معظم رهبری تا آنجا به فرانسویها فشار آورد که وزارت خارجه این کشور طاقت نیاورد و در حمایت از آقای خود ( رژیم صهیونیستی)  اعلام کرد که اظهارات مقام معظم رهبری در رابطه اسرئیل قابل قبول نیست!.

دولت فرانسه، در واکنش به اظهارات روز چهارشنبه رهبر معظم جمهوری اسلامی اعلام کرد: سخنان در خصوص اسرائیل و لزوم نابودی این کشور، مذاکرات هسته ای در ژنو را با دشواریهای بیشتر روبرو می نماید.

در واقع فرانسویها فکر می کردند که با فشار بیشتر به ایران در مذاکرات، جمهوری اسلامی در موضع خود در مقابل رژیم اشغالگر قدس کوتاه خواهد آمد و دوستان اسرائیل خواهند توانست در کنار توافق نامه هسته ای توافقی هم در رابطه با اسرائیل داشته باشند.

اما بیانات مقام معظم رهبری در حضور بسیجیان نشان داد که فرانسویها و دیگر دوستان خام فکر رژیم صهیونیستی در خیال باطل به سر می برند و مذاکرات را نمی توان با موجودیت رژیم منحوس صهیونیستی گره زد. رژیم صهیونیستی دارای موجودیتی است که هیچ گاه نمی توان با آن کنار آمد و ذات وجودی این کشور بر اساس دروغ و نابودی سرزمین فلسطن بنیان نهاده شده است.

در این راستا یک مقام دفتر ریاست جمهوری فرانسه گفت: محتوای سخنان امروز حضرت آیت الله خامنه ای غیرقابل قبول است و روند مذاکرات هسته ای را با دشواریهای بیشتر روبرو می سازد.

به هر حال این مقام دولتی فرانسه با اشاره به دور جدید مذاکرات هسته ای تاکید کرد: بطور قطع دولت فرانسه خواهان آن است که مذاکرات به سرانجام برسد.

به گفته این مقام مسئول، فرانسه خواهان یک توافق جدی و قاطع است که شامل تمامی ابزارهای تضمین کننده باشد.

در دور پیشین مذاکرات هسته ای میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای اروپائی و آمریکا، فرانسه موضع "سخت گیرانه تری" در قبال برنامه هسته ای ایران اتخاذ کرد. دور پیشین مذاکرات که ده روز پیش در ژنو برگزار شد، بی نیتجه به پایان رسید

سخنرانی زیبای معظم له درجمع بسیجیان

محورهای مهم بیانات رهبر معظم انقلاب در اجتماع باشکوه بسیجیان:
باید در همه میدان‌ها مقابل دشمن ایستاد/ خطوط قرمز در مذاکرات هسته‌ای رعایت شود

حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، ضمن حمایت از تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای و تاکید بر رعایت خطوط قرمز، فرمودند: یک قدم از حقوق هسته‌ای ملت نباید عقب‌نشینی شود.

خبرگزاری فارس: باید در همه میدان‌ها مقابل دشمن ایستاد/ خطوط قرمز در مذاکرات هسته‌ای رعایت شود


به گزارش خبرگزاری فارس، سخنرانی مهم حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی از دقایقی قبل در جمع پرشکوه 50 هزار نفری بسیجیان در مصلای امام خمینی(ره) تهران آغاز شد.

برخی از محورهای مهم بیانات حضرت معظم‌له به شرح زیر است:

*بسیج مظهر عظمت ملت و نیروی کارآمد درونی کشور ماست.

*حماسه زینب کبری(س) مکمل حماسه عاشوراست بلکه به یک معنا حماسه‌ای که بی زینب بوجود آورد، نگه دارنده حماسه عاشورا شد؛ تقارن هفته بسیج با این حماسه بزرگ را مغتنم باید دانست.

*زینب کبری(س) با چنان قدرتی سخن گفت که هم دشمن را تحقیر کرد و هم سختی‌هایی که دشمن تحمیل کرده بود را تحقیر کرد.

*حماسه زینبی در طول تاریخ جریان‌ساز شد؛ حرکت جامعه ما باید زینبی باشد.

*یکی از عوامل مولد این روحیه و صبر در زینب(س) و دیگر اولیاء‌الله صدق است؛ دل را صادقانه به راه خدا سپردن، خیلی مهم است.

* در جنگ اقتصادی، نظامی و هر میدان دیگری باید در مقابل دشمن ایستاد و پشت به دشمن نکرد تا اراده و عزم شما بر دشمن غالب شود و آنوقت پیروزی از آن شماست و این وعده الهی است.

*عده‌ای نرمش قهرمانانه را دست برداشتن از آرمان‌ها و عقب‌نشینی از اصول تعبیر کردند، این‌ها خلاف و بدفهمی بود؛ نرمش قهرمانانه، مانور هنرمندانه و استفاده از روش‌های متنوع برای دستیابی به مقصود است.

*آیا نظام اسلامی بدنبال جنگ با دیگران است؛ جمله‌ای که از دهان سگ هار نجس منطقه یعنی رژیم صهیونیستی شنیده می‌شود که ایران تهدیدی برای جهان است؛ تهدید جهان آنهایی هستند که جز شر چیزی برای دنیا نداشته‌اند، مانند همین رژیم نامشروع.

*ما می‌خواهیم با همه ملت ها رابطه داشته باشیم. حتی ما با ملت آمریکا هم دشمنی نداریم ما با دولت آمریکا و استکبار مشکل داریم و مبارزه می کنیم استکبار یک واژه قرآنی است امروز رأس استکبار دولت آمریکاست.

* با برخورد غیرخردمندانه در همه عرصه‌ها مخالفیم؛ معتقدیم در همه برنامه‌‌ریزی‌ها باید با درایت و حکمت عمل کرد؛ اگر دوست و دشمن و نظام سلطه را نشناسیم چطور می‌توانیم با درایت حرکت کنیم.

* یکی از ویژگی‌های نظام استکبار، خود برتر بینی است. نتیجه‌ی خود را محور و اصل دانستن، این می‌شود که اجازه دخالت در سایر کشورها را برخود مجاز می‌دانند. دولتمردان آمریکایی طوری حرف می‌زنند که گویا مالک جهانند.

*شاخص دوم استکبار، حق‌ناپذیری است، نه حرف حق را می‌پذیرند و نه حق ملت‌ها را می‌پذیرند؛ بحث هسته‌ای ایران یک حق مسلم است که هر منصفی با شنیدن استدلال‌ها، قبول می‌کند اما استکبار زیر بار نمی‌رود.

*ویژگی دیگر استکبار اینست که جنایت علیه ملت‌ها را بر خود مجاز می‌داند و برای جان مردم ارزشی قائل نیستند؛ صدها مثال برای این ویژگی وجود دارد، از قتل عام بومیان تا حمله اتمی به هیروشیما.

*در تاریخ دو بار از بمب اتمی استفاده شده که هر دو بارش توسط همین آمریکایی‌هایی صورت گرفت که امروز خود را مسئول جلوگیری از حملات می‌دانند، دلشان هم می‌خواهد که اذهان فراموش کنند که فراموش نخواهد شد.

*یکی دیگر از ویژگی‌های استکبار، فریب‌گری و رفتار منافقانه است، سعی می‌کنند بر تن جنایت‌هایشان، لباس خدمت بپوشانند.

*ادعای حقوق بشر می‌کنند بعد هواپیمای مسافربری ایران را می‌زنند و 300 نفر را به قتل می‌رسانند، عذرخواهی که نمی‌کنند به آن نفر مدال هم می‌دهند؛ می‌گویند قتل‌عام در هیروشیما هزینه پایان دادن به جنگ جهانی بوده، در حالیکه 4 ماه قبل آن، جنگ خاتمه پیدا کرده بود.

* جنجال در دنیا راه انداختند که دولت سوریه از بمب شیمیایی استفاده کرده، من قضاوت نمی‌کنم چه کسی استفاده کرده بود، اما همین آمریکا که ادعا می‌کند خط قرمزش سلاح شیمیایی است، 500 تن از همین بمب‌ها به صدام داد.

*استکبار با این ویژگی‌ها نمی‌تواند نظام جمهوری اسلامی را تحمل کند مگر وقتی که مأیوس شود، جوانان و ملت ایران باید کاری کنند که دشمن مأیوس شود.

*برای استکبار سخت است که نظام ایران الگوی مردم منطقه شده، ملتی پیدا شده که نه تنها به آمریکا متکی نیست بلکه در برابر دشمنی‌های مدام آنها، روز بروز قوی‌تر شده است.

*کسی نگوید فلان کار در زمان فلان رئیس‌جمهور آمریکا صورت گرفت، همه‌شان یکی هستند؛ در برابر نظام جمهوری اسلامی یک سیاست دارند، اشتباه آنها اینست که ملت ایران را نشناخته‌اند.

*در دوران جنگ و بعد از آن و تا امروز، بسیج صداقت خودش را نشان داده و امتحان پس داده است؛ خیلی‌ها دلشان با بسیج است اما عضو مجموعه شما نیستند، آنها هم از نظر ما بسیجی‌اند.

*رفتار شما بسجی‌ها با آحاد مردم که خیلی‌هایشان به معنی کلمه بسیجی‌اند، باید جوری باشد که مایه جلب محبت و احترام برای نظام و کشور باشد؛ در همه جبهه‌های علمی، کاری و همه.

* تنها عامل برطرف کردن مزاحمت دشمن، اقتدار و ایستادگی ملت است.

*از یک طرف اصرار دارم که از مسئولین فعلی در بحث مذاکرات حمایت کنم، نیاز به کمک دارند و من هم کمک می کنم؛ از طرف دیگر اصرار دارم یک قدم از حقوق هسته‌ای ملت نباید عقب‌نشینی بشود، خطوط قرمز باید رعایت شود.

* از تهدیدات دشمن نباید ترسید. بنا دارند بر ملت ایران فشار بیاورند شاید ملت ایران تسلیم شوند. اشتباه می‌کنند، ملت ما را نشناخته‌اند. این ملت تهدید و فشار شما را به فرصت برای خود تبدیل خواهد کرد.

* پاسخ ملت ایران به هرگونه تعرض، پشیمان کننده خواهد بود. آنچنان سیلی به متعرض خواهیم زد که هرگز فراموش نکند.

* تهدید مشمئزکننده نظامی توسط دشمن نشان می‌دهد که تحریم‌ها کارساز نبوده و آنها خودشان هم این را فهمیده‌اند. بجای تهدید کشورها بروید به وضع اسفبار اقتصادی‌تان برسید و فکری برای بدهی‌هایتان بکنید.

* حمایت از رژیم مفلوک صهیونیستی که اسم حیوان را هم برروی آنها نمی‌شود گذاشت، مایه بی‌آبرویی برای اروپایی‌ها خواهد بود. البته ملت فرانسه باید خودش راه علاجی برای آن پیدا کند.

* رژیم صهیونیستی یک رژیم تحمیلی است و هر چیزی با زور بوجود بیاید قابل دوام نیست و این رژیم هم دوام نخواهد آورد.

* در زمینه تصمیم‌گیری‌های اقتصادی، نقاط ضعفی داشته‌ایم که موجب شده دشمن احساس کند می‌تواند رخنه ایجاد کند. از تحریم به عنوان فرصتی برای شناسایی و برطرف کردن نقاط ضعف استفاده خواهیم کرد.

* امروز در درون بسیج، خوشبختانه شخصیتهای برجسته علمی، هنری، اجتماعی، و فعالان سیاسی ممتاز، کم نیستند. بسیج یک مجموعه انسانی روبه رشد و تعالی بوده و بعد از این هم باید باشد.

پیش بینی آیت الله بهاءالدینی درمورد رهبری آقا

به گزارش اختصاصی خبرنگار رهوا از یک منبع آگاه : قرار بوداز طرف مجلس خبرگان منتظری انتخاب شود ازتمام علما برای ایشان امضاي تاييدگرفته میشد.روزی برای گرفتن امضا چند از نزدیکان منتظری به خدمت آيت الله سید رضا بهاء الديني رسيدند اماايشان امضا نكردند هرچه ازفرستادگان منتظري اصرار ازايشان انكار.تاآنجا كه خود منتظري شخصا به خدمت ايشان رسید وتمام كتابهايي كه درمورد ولايت فقيه نوشته بود را محضر حضرت 
آقا قرار دادند

حضرت آقا تمام كتاب ها راجمع كردند وبه منتظري چند لحظه نگاه کردند و خنده کوتاهی کردند و فرمودند ولايت فقيه نوشتني نيست فهميدني است

این منبع نزدیک به بیت بهاءالدینی نقل میکند که از حضرت آقا پرسیدم چرا ايشان راتاييد نكرديد مگه شخص ديگري هم ميتواند .بعد از امام (ره) به مقام رهبری برسند

حضرت آقا فرمودند : البته هیچ كس حاج آقا روح الله نمی شود، ولی آقاسیدعلی خامنه ای حقیقتا ولی فقیه هستند و رهبر ,از همه به امام نزدیكتر است. كسی كه ما به او امیدواریم آقای خامنه ای است. شما از ما قبول نمی كنید و تعجب می كنید، ولی این دید ماست، نزد ما محرز است آقاسید علی خامنه ای رهبر آینده هستند و ايشان باز هم فرمودند :نظر ما سيد علي سید علی سید علی خامنه اي است

این منبع آگاه در گوشه ای دیگر از گفتگو با رهوا بیان کرد که :زمان می گذشت و به مرور زمان سخنان گهربار و گلواژه های بینش آفرین این پیر روشن ضمیر، بیشتر و بهتر عملی می شد. تا این كه رحلت حضرت امام خمینی قدس سره و انتخاب حضرت آیةالله خامنه ای (حفظه الله) پیش آمد.

محضر آقا جان رسیدیم و به عنوان خبر روز خدمتشان عرض كردیم. فرمودند:ما مدتها پیش به این مطلب رسیده بودیم و نظر خود را بیان کردیم که هیچ کس بعد از حاج آقا روح الله نمیتواند رهبر شود جز سید علی آقا و باید به ایشان كمك كرد تا تنها نباشد.

برپایه همین گزارش:قبل از ریاست جمهوری آقای خامنه ای روزی در بیت محترم حضرت آقا بهاءالدینی بودیم که آقای خامنه اي كه درآن زمان نماينده مجلس بودند به بیت ایشان (منزل)تشريف آورده اند و وقتي که آقای خامنه ای رفتند آقا زیر لب فرمودند :خورشيدلحظه اي تابيد ورفت!


يكي از روزها كه حضرت آقا تشريف برده بودند به جمكران، حدود ساعت دو شب به حضرت آيت‌الله العظمي بهاءالديني خبر مي‌دهند كه آقا صبح بعد از نماز مي‌خواهند تشريف بياورند منزل شما. تيم حفاظت ساعت چهار صبح براي آماده كردن شرايط به منزل ايشان مي‌روند كه متوجه مي‌شوند آقاي بهاءالديني، پيرمرد نود ساله جلوي در خانه ايستاده‌اند. مي‌گويند: آقا چرا با اين كهولت سن اينجا تشريف داريد؟ ايشان مي‌فرمايند: براي ديدن رهبر بزرگ انقلاب، من از همان ساعتي كه شما زنگ زديد آمده‌ام استقبال. 

یکی از نزدیکان آیت الله بهاالدینی هم در باره پیش بینی ایشان در باره رهبری آقا اینچنین نقل میکند: گاهی که صحبت از قائم مقامی برخی افراد بعد از امام می شد، ایشان لبخندی ملیح زده و با تامل اندیشمندانه ای می فرمود: ما این طور نمی بینیم، چون خدا نمی خواهد، هر چند بعضی تلاش می کنند . خیال می کنند می توانند برای شیعه از جانب خود رهبر و مرجع درست کنند.

آن گاه این داستان را بیان می کردند که:در زمان سید ابوالحسن اصفهانی برای مرجعیت بعد از ایشان، تبلیغ زیادی برای میرزا محمد حسین اصفهانی (کمپانی) کردند، ولی از آن جاکه خدا نمی خواست، میرزا محمد حسین اصفهانی پنج سال قبل از سید ابوالحسن اصفهانی رحلت کرد و سید ابوالحسن اصفهانی بر پیکرش نماز خواند.


آیت الله بهاالدینی:اجازه بدهید تا من دستتان را ببوسم تا فردا که به محضر جده ام زهرا مشرف شدم به ایشان عرض کنم دست ولی خود را بوسیدم

آیت الله فاطمی نیا:بعد از اینکه در سال 68 مجلس خبرگان به رهبری امام خامنه ای رای می دهند. بعد از فوت امام خمینی، رهبر انقلاب به دیدار آیت الله بها الدینی می روند. بسیجی ها آیت الله العظمی بها الدینی اصرار داشته اند که دست آقا را ببوسند و آقا هم نمی گذاشتند. این عالم بزرگوار وقتی امتناع رهبر انقلاب را می بیند می فرماید:

اجازه بدهید تا من دستتان را ببوسم تا فردا که به محضر جده ام زهرا مشرف شدم به ایشان عرض کنم، دست ولی خود را بوسیدم.
 

بهتر ازایشان سراغ ندارم.

آقای بهجت فرمودند:"بهتر از ایشان نداریم."



آیت الله صدیقی امام جمعه موقت شهر تهران سه شنبه ۲۸/۲/۸۹ در مراسم ایام شهادت جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیها که در بیت رهبری با حضور آیت الله العظمی امام خامنه ای حفظه الله برگزار می شد پس بیان از فضایل صدیقه کبری و مناقب آن حضرت خطاب به مقام معظم رهبری فرمودند:

"آقا جان؛شما دستور فرمودید از شما چیزی نگم،اما اینها که آمده اند اینجا همه عاشقند مگر می شود چیزی نگفت."

آیت الله صدیقی پس از بیان چند جمله با همین مضامین،به نقل چند جمله از آقای بهجت رضوان الله تعالی علیه پرداختند:

"از آقای بهجت سوال کردم نظرتان راجع به مقام معظم رهبری چیست؟

آقای بهجت فرمودند:"بهتر از ایشان نداریم."

"همچنین آقای بهجت به خود بنده عرضه داشتند که در دیداری که با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشتم از ایشان راجع به آقای خامنه ای سوال کردم و
حضرت پاسخ دادند: " آقای خامنه ای از ماست.


آیت الله العظمی بهجت: همان یکبار که گفتند حضرت علی علیه السلام جوان است و ایشان را از خلافت منع کردند برای هفت پشتمان کافیست


به گزارش شیعه آنلاین به نقل از ایرسنا، نقل قولی که می خوانید مربوط می شود به سال 1368 و پس از رحلت حضرت امام خمینی -قدس الله نفسه الزکیه - که موضع گیری آیت الله بهجت را نسبت به مقام معظم رهبری اعلام می کند.

یادی از سوسنگرد

26آبان سالگرد حماسه ای به یاد ماندنی است....سالروز فتح سوسنگرد.

بعد از ظهر روز 26 آبان‌ماه سال 1359 آخرین سربازان دشمن بعثی با سراسیمگی و ترس شهر سوسنگرد را ترک کردند و این شهر دوباره به دست رزمندگان اسلام افتاد.

شهر سوسنگرد یکی از شهرهای تابع شهرستان دشت آزادگان است که در اوایل جنگ کنترل آن به دست دشمن بعثی افتاد ولی با توجه به اینکه این شهر برای تصرف شهر اهواز که هدف اساسی عراق در جنگ بود بسیار مهم و حیاتی بود خارج شدن آن از دست دشمن برای رزمندگان ایرانی بسیار حائز اهمیت بود و سرانجام از خود گذشتگی آنها با تعداد نیروها و ادوات جنگی بسیار کمتر از دشمن باعث شد این شهر در 26 آبان ماه سال 1359 از دست دشمن خارج شد و اینگونه رویای تصرف مرکز خوزستان از سوی عراقی ها با فداکاری سربازان ایرانی نقش بر آب شود.

منطقه ای که سوسنگرد در آن قرار داشت جبهه میانی خوزستان بود و منطقه ای وسیع شامل حمیدیه، سوسنگرد و بستان را شامل می شد. عراق با کنترل آن می توانست در هر قسمت از آن به جاده اصلی اهواز - حمیدیه - سوسنگرد و بستان دست پیدا کند.

عراق در این منطقه دارای یک لشکر رزهی با سه تیپ، یک گردان نیروهای مخصوص، یک گردان پیاده، دو گردان کماندو، یک گردان شناسایی و 900 نفر از افراد جیش الشعبی مستقر کرده بود در حالیکه کل نیروهای ایرانی را تیپ سوم لشکر 92 زرهی، رزمندگان سپاه پاسداران، نیروهای ژاندارمری سوسنگرد و گروه جنگ های نامنظم شهید چمران تشکیل می داد.

بعد از متوقف شدن پیشروی دشمن در جنوب غربی اهواز و عدم موفقیت آنان برای اشغال این شهر، تلاش اصلی دشمن معطوف به این موضوع شد تا در غرب، محور اهواز - حمیدیه - سوسنگرد - بستان را قطع کند و به ترتیب تقدم ابتدا حمیدیه یا سوسنگرد و یا بستان را اشغال کند.

بدین ترتیب از اوایل آبان ماه سال 1359 ارتش عراق پس از استقرار لشکر 9 زرهی در جنوب هویزه، شهر سوسنگرد را از جهات مختلف مورد تهدید قرار داد.




در روز 22 آبان فعالیت دشمن اطراف سوسنگرد افزایش یافت و هلی کوپترهای عراقی مواضع پدافندی ایران که در محور حمیدیه - سوسنگرد مستقر بودند را گلوله باران کردند و در ساعت 8 و 45 دقیقه همان روز شهر سوسنگرد بمباران شد و توپخانه دشمن از ساعت 4 تا 7 صبح آتش خود را به روی شهر سوسنگرد فرو می ریخت. نیروهای هوایی و توپخانه های ایران نیز متقابلا در محور طلائیه - هویزه - سوسنگرد واحدهای دشمن را بمباران کردند.

در روز 23 آبان از ساعت 4 و 30 دقیقه صبح شهر سوسنگرد از تمام جهت ها زیر باران گلوله توپخانه دشمن قرار گرفت و هلی کوپترهای دشمن نیز محور حمیدیه- سوسنگرد را مورد حمله قرار دادند و در پوشش این آتش سنگین واحدهای زرهی دشمن از سمت غرب و جنوب به طرف سوسنگرد به حرکت درآمدند این در حالی بود که نیروهای مردمی و سپاه پاسداران و ژاندارمری مستقر در سایر محورها تنها مجهز به سلاح سبک و ضد تانک بودند.

پس از آغاز حمله دشمن به سوسنگرد و محاصره آن و مقاومت شجاعانه مردم شهر که اجازه ندادند نیروهای دشمن شهر را به طور کامل اشغال کنند شهر سه روز در محاصره کامل دشمن قرار داشت.

در ساعت 6 و 30 دقیقه صبح روز 26 آبان ماه یگان هایی از نیروهای مسلح کشور متشکل از تیپ 2 و تیپ 3 از لشکر 92 زرهی اهواز، گروه رزمی 148 پیاده از لشکر 77 خراسان، گروه رزمی 37 زرهی شیراز، گروه جنگ های نامنظم شهید چمران با پشتیبانی آتش توپخانه و نیروهای هوایی و هوانیروز به منظور شکست حصر سوسنگرد دست به حمله زدند.

گروه های جنگهای نامنظم شهید چمران در محور ابوحمیظه سوسنگرد پیشروی کردند و رزمندگان سپاه و نیروهای مردمی در محور سوسنگرد - دهلاویه در مقابل تهاجم دشمن مقاومت می کردند. هنگ ژاندارمری سوسنگرد نیز دوشادوش سایر رزمندگان در دفاع از شهر سوسنگرد شرکت داشت.

تیپ 3 لشکر 92 زرهی در یک اقدام به موقع آبادی سبحانی را آزاد کرد و عملیات شمالی دشمن با ناکامی مواجه شد. تیپ 2 لشکر 92 زرهی و گروه جنگ های نامنظم شهید چمران در شمال و جنوب جاده حمیدیه - سوسنگرد به پیشروی خود ادامه دادند و نیروهای دشمن را از دو طرف مورد تهاجم قرار دادند.

ساعت 12 روز 26 آبان تلاش دشمن برای اشغال سوسنگرد در هم شکسته شد و کم کم آثار شکست و عقب نشینی در آنان نمایان شد. در بعد از ظهر همان روز عقب نشینی دشمن در شرق سوسنگرد به طرف جنوب آغاز شد و نیروهای دشمن تلاش می کردند تا هرچه سریع تر خود را از مهلکه نجات دهند و به جنوب کرخه عقب نشینی کنند.

سرانجام در واپسین ساعت های روز 26 آبان تمام نیروهای دشمن صحنه نبرد را ترک و به سمت جنوب فرار کردند، تیپ 2 لشکر 92 زرهی همراه سایر رزمندگان به سوسنگرد رسید و نیروهای دشمن در شمال غرب سوسنگرد به مواضع پدافندی خود عقب نشینی کردند و شهر به کنترل کامل نیروهای جمهوری اسلامی ایران درآمد.

اما این عملیات پیروزمندانه چند نکته جالب دارد که مهمترین آنها صدور فرمان امام خمینی(ره) در روز 25 آبان ماه یعنی یک روز قبل از آزادسازی سوسنگرد بود که در آن امام(ره) فرمودند:« بایستی تا فردا سوسنگرد آزاد شود» و رزمندگان اسلام در پاسخی سریع و بی درنگ به فرمان رهبر خود فردای همان روز دشمن متجاوز را از خاک کشور بیرون راندند و سوسنگرد را آزاد کردند.

نکته دوم هم این بود که در این عملیات نیز حضور مردم به خصوص مردم عرب منطقه در مقاومت در برابر دشمن چشمگیر بود و آنها همانند خرمشهر و آبادان سدی محکم در مقابل دشمن بودند.

13آبان؛نمادقدرت دانش آ»وزان ایران

13آبان برای دانش آموزان ایرانی یه روز آشناست.........

روزدانش آموز.

روزی که لانه ی جاسوسی آمریکاتصرف شد.

دانش آموزای شهرمون چالوس هم مثل بقیه ی جاهای ایران تظاهرات گسترده ای کردن.

بچه های اتحادیه هم واقعا حضور پرشوری داشتن.

ازصمیم قلب از بچه های اتحادیه به خاطر حضورشون تشکر می کنم.